مغالطه تعریف دوری

مغالطه تعریف دوری

مغالطه تعریف دوری (Fallacy of Circular Definition)

مغالطه تعریف دوری یکی از رایج‌ترین و در عین حال ظریف‌ترین مغالطه‌هایی است که در گفتگوها، مقالات و حتی متون علمی رخ می‌دهد. این مغالطه زمانی اتفاق می‌افتد که ما برای تعریف یک مفهوم، از خود همان مفهوم یا یک مفهوم هم‌معنی با آن استفاده کنیم. مثلا عدالت یعنی رفتار عادلانه به عبارت ساده‌تر، در این نوع مغالطه، ما به جای روشن کردن معنای یک چیز، به نوعی آن را به خود همان مفهوم ارجاع می‌دهیم و در نتیجه، هیچ توضیح جدید یا مفیدی ارائه نمی‌دهیم.

چرا تعریف دوری، مغالطه است؟

  • عدم روشن‌سازی: این نوع تعریف هیچ اطلاعات جدیدی به ما نمی‌دهد و در واقع، ما را در همان نقطه اولیه باقی می‌گذارد.
  • ایجاد حلقه منطقی: در این نوع تعریف، یک حلقه منطقی ایجاد می‌شود که در آن، مفهوم مورد نظر برای تعریف خود، به خود نیاز دارد. این حلقه، هیچ پیشرفتی در فهم ما از مفهوم ایجاد نمی‌کند.
  • عدم شفافیت: تعریف دوری، شفافیت و وضوح لازم برای یک تعریف منطقی را ندارد.
  • تضعیف استدلال: استفاده از تعریف دوری در یک استدلال، باعث تضعیف کل استدلال می‌شود، زیرا پایه و اساس استدلال بر روی یک تعریف مبهم و ناکافی بنا شده است.

مثال‌های مغالطه تعریف دوری

  • مثال ساده: «عدالت یعنی رفتار عادلانه» در این مثال، کلمه «عادلانه» که معادل «عدالت» است، برای تعریف خود «عدالت» استفاده شده است.
  • مثال پیچیده‌تر: «یک کتاب خوب کتابی است که خوب نوشته شده باشد» در این مثال نیز، صفت «خوب» برای تعریف خود «کتاب خوب» استفاده شده است.
  • مثال در فلسفه: «وجود یعنی بودن» این تعریف به ظاهر ساده، در واقع یک مغالطه تعریف دوری است، زیرا کلمه «بودن» تنها مترادف دیگری برای «وجود» است.
  • مثال در روانشناسی: «فرد درون‌گرا فردی است که درون‌گرایی دارد.» این تعریف نیز به دلیل استفاده از کلمه «درون‌گرایی» در تعریف خود، یک مغالطه محسوب می‌شود.

انواع مغالطه تعریف دوری

مغالطه تعریف دوری به اشکال مختلفی می‌تواند ظاهر شود. در کتاب‌های مختلف عناوین متفاوتی برای انواع این نوع مغالطه گفته شده است. برخی از انواع رایج آن عبارتند از:

  • تعریف دایره‌ای ساده (یا دور مصرّح): در این نوع، مفهوم مورد نظر به طور مستقیم به خود ارجاع داده می‌شود. مثل انسان یعنی بشر، بشر یعنی انسان.
  • تعریف دایره‌ای با استفاده از مترادف: در این نوع، از یک مترادف برای تعریف مفهوم استفاده می‌شود. مثل وجود همان بودن است و مانند مملکت یعنی کشور و کشور یعنی مملکت. این قسم را می‌توان زیر محموعه قسم قبلی به شمار آورد. چون هر دو به صورت دایره‌ای ساده هستند اما در این قسم لفظ مترادف هم استفاده شده است.
  • تعریف دایره‌ای با استفاده از عبارات پیچیده‌تر (یا دور پنهان): در این نوع، از عبارات پیچیده‌تر و طولانی‌تر برای پنهان کردن ماهیت دایره‌ای تعریف استفاده می‌شود. مانند: تعریفِ چریدن در این فرض؛ «چریدن» یعنی غذا خوردن حیوان از مرتع، «مرتع»، بخشی از دشت و صحراست که در آن علف فراوانی می روید «علف»، یعنی گیاه در حال رشد که حیوان از آن می‌چرد. در این مثال، تعریفِ چریدن با دو واسطه متوقف بر شناسایی معنای چریدن شد.

جنیه مغالطه آمیز بودن قسم آخر این است که مخاطب در فهم یک امر مبهم به امر مبهم دیگری احاله داده می شود، در حالی که برای فهم امر دوم نیازمند شناخت امر اول است.

چگونه مغالطه تعریف دوری را تشخیص دهیم؟

  • تکرار مفهوم: اگر در تعریف، مفهوم مورد نظر یا یک مفهوم هم‌معنی با آن تکرار شود، احتمال وجود مغالطه تعریف دوری بسیار زیاد است.
  • عدم ارائه توضیح جدید: اگر تعریف هیچ توضیح جدیدی درباره مفهوم ارائه ندهد و فقط آن را به خود ارجاع دهد، این یک نشانه قوی از مغالطه تعریف دوری است.
  • ایجاد حلقه منطقی: اگر در تعریف، یک حلقه منطقی ایجاد شود که در آن، مفهوم برای تعریف خود به خود نیاز داشته باشد، نشانه دیگری از مغالطه تعریف دوری است.
  • عدم ارتباط منطقی مفهوم با مفاهیم دیگر: اگر نتوانیم تعریف ارائه شده را به طور مستقل آزمایش کنیم یا آن را به مفاهیم دیگر مرتبط کنیم، احتمالاً با یک تعریف دایره‌ای روبرو هستیم.

اهمیت اجتناب از مغالطه تعریف دوری

  • ارتباط مؤثر: برای برقراری ارتباط مؤثر، باید از اصطلاحات و مفاهیم به طور دقیق و روشن استفاده کنیم.
  • تفکر منطقی: اجتناب از این مغالطه، به ما کمک می‌کند تا تفکر منطقی و استدلال‌های صحیح داشته باشیم.
  • حل مسئله: در فرایند حل مسئله، داشتن تعاریف دقیق و روشن از مفاهیم، بسیار مهم است.
  • پیشرفت علم: در زمینه‌های علمی، تعاریف دقیق و روشن برای پیشرفت تحقیقات و کشف حقایق جدید ضروری هستند.

چگونه از مغالطه تعریف دوری اجتناب کنیم؟

  • تعریف را به اجزای کوچکتر تقسیم کنید: سعی کنید مفهوم مورد نظر را به اجزای کوچکتر و ساده‌تر تقسیم کنید و هر جزء را به طور جداگانه تعریف کنید.
  • از مثال‌های واقعی استفاده کنید: برای روشن کردن معنای یک مفهوم، از مثال‌های واقعی و ملموس استفاده کنید.
  • تعریف را با مفاهیم دیگر مرتبط کنید: سعی کنید تعریف خود را با مفاهیم دیگر مرتبط کنید و روابط بین آن‌ها را مشخص کنید.
  • به قواعد منطق مراجعه کنید: رعایت قوانین منطقی به خصوص در بحث قواعد الفاظ و مفاهیم می‌تواند از افتادن در تعریف دوری جلوگیری کند.

در مغالطه تعریف دوری شخصِ مغالطه کننده، به جای تعریف، فقط لفظ را عوض می‌کند  و برای فهم آن لفط دوم، می‌بایست معنای لفظ اول را بدانیم. یعنی ما قبل از اینکه چیزی را بشناسیم، باید آن را از قبل شناخته باشیم و باطل بودن این مساله واضح است.

4.4/5 - (28 امتیاز)

پست های مرتبط

مطالعه این پست ها رو از دست ندین!
مغالطه بزرگنمایی

مغالطه بزرگنمایی

مغالطه بزرگنمایی را می‌توان نتیجه عدم رعایت اصل تیغ اوکام دانست. براساس اصل تیغ اوکام توضیحات باید به سادگی و با کمترین تعداد فرض و علت ممکن بیان شوند

بیشتر بخوانید
مغالطه کنه و وجه

مغالطه «هیچ نیست به جز»

مغالطه کنه و وجه یا مغالطه «هیچ نیست به جز» فرض می‌شود که فقط دو گزینه برای یک پدیده وجود دارد، در حالی که گزینه‌های دیگری نیز وجود دارند

بیشتر بخوانید
مغالطه علت جعلی

مغالطه علت جعلی

نوع اول مغالطه علت جعلی وقتی است که چیزی به عنوان «علت» وانمود می شود که در واقع علت نیست یا بخشی از علت به عنوان کل علت معرفی شود؛ بیشتر بخوانید

بیشتر بخوانید

نظرات

سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آواتار کاربر کاربر مهمان نفیسه لهراسبی 13 بهمن 1401

سلام چه محیط جالبی، چه جالب که یه همچین چیزی داریم، کاش سوال و جواب هم لود