مغالطه «هیچ نیست به جز»

مغالطه «هیچ نیست به جز» (به انگلیسی: Nothing But Fallacy)، که به نامهای «دوگانه کاذب» یا «تقلیلگرایی» یا در نظر اندیشمندان مسلمان با عنوان «مغالطه کنه و وجه» نیز شناخته میشود.
هرگاه وجه (صفتی) -هرچند مهم- به جای ذات (کنه) نشانده شود، طوری که صفات دیگر را تحت الشعاع قرار دهد و این گمان پدید آید که صفات دیگر نقشی ندارند، «مغالطه کنه و وجه» صورت پذیرفته است. مغالطه کنه و وجه نوع به خصوصی از دوگانه کاذب است و میتوان برای اهل فنّ منطق این طور گفت که رابطه بین «مغالطه کنه و وجه» با «دوگانه کاذب» عموم خصوص مطلق است.
نوعی مغالطه منطقی است که در آن گوینده به طور ضمنی یا صریح فرض میکند که فقط دو گزینه یا توضیح برای یک پدیده وجود دارد، در حالی که در واقع گزینههای دیگری نیز وجود دارند.
مغالطه «هیچ نیست به جز» به این صورت است که گوینده دو گزاره را به گونهای مطرح میکند که گویی تنها دو گزینه ممکن هستند، در حالی که گزینههای دیگری نیز ممکن است وجود داشته باشند. این مغالطه غالباً با استفاده از عباراتی مانند:
- هیچ چیز .. نیست به جز ..
- .. فقط .. است ..
- .. فقط به خاطر .. است ..
- .. هیچ دلیلی به جز .. وجود ندارد ..
فهرست مطالب
راه تشخیص این مغالطه
اگر هنگام صحبت و استدلال کردنِ شخص مقابل شما، پاسخ به پرسشهای زیر مثبت باشد، مغالطه «هیچ نیست به جز» در حال اتفاق افتادن است!
- آیا گوینده فقط دو گزینه ارائه میدهد؟
- آیا گوینده شواهدی را که با فرض خود مغایرت دارند، نادیده میگیرد؟
- آیا فرض گوینده واقعاً سادهسازی بیش از حد پدیده نیست؟
چند نمونه از مغالطه «هیچ نیست به جز»
- یا با من هستی یا علیه من. این جمله به طور ضمنی بیان میکند که هیچ موضع بیطرفانهای وجود ندارد و فرد مخاطب باید حتماً یکی از دو طرف را انتخاب کند.
- اگر درس نخوانی، در زندگی شکست خواهی خورد.
- فیلسوفان چیزی نیستند به جز حرف زدن!
- این کتاب یا شاهکار ادبی است یا آشغال.
- یا مذهبی هستی یا بیخدا.
- فقط دو راه برای حل این مشکل وجود دارد: راه من یا راه اشتباه.
- انسان چیزی نیست به جز اخلاق.
- قدیمیها چیزی نبودند جز اخلاص و صفا، مدرنها چیزی نیستند جز لذتگرایی و دوری از معنویت
فیلسوف انگلیسی قرن نوزدهم آلفرد نورث وایتهد در کتاب علم و جهان جدید به عنوان یک مغالطه و خطای علمی به این نکته اشاره کرده که «ممکن است دانشمندی یکی از پدیدههای طبیعی را مورد مطالعه قرار دهد و در حین مطالعه و تحقیقات خود به خصوصیت و صفتی دست یابد که رابطه تنگاتنگی با آن پدیده داشته باشد؛ به این معنا که آن صفت از لوازم آن پدیده به شمار آید. در اینجا خطا و لغزشی که آن دانشمند ممکن است با آن مواجه شود این است که از این مطالعه و تحقیق خود نتیجه بگیرد که آن پدیده هیچ چیز نیست جز همان صفت؛ یعنی گمان کند که قوام ذات و کنه آن پدیده تنها به آن صفت است و صفات دیگر نقشی در ذات و هویت آن پدیده ندارند.»
مغالطه کنه و وجه در فهم نظریه داروین
وقتی داروین تئوری تکاملی خود را در عالم زیست شناسی عرضه کرد و گفت که جانداران ناقص در سیر تکاملی خود به تدریج به مراحل عالیتر دست مییابند و در نهایت این سیر تکاملی جانداران، انسان قرار دارد که موجود تکامل یافته مرحله قبل از خود، یعنی میمون است، در آن عصر عده زیادی مرتکب مغالطه کنه و وجه شدند و گفتند: از این که موهای بدن میمونها ریخته و به شکل انسان در آمده، به این نتیجه می رسیم که انسان هیچ چیز نیست به جز میمون برهنه. در این عصر توماس هاکسل دانشمند معاصر داروین به این مغالطه توجه داشته و متذکر شده است که فرضا اگر تئوری داروین درست باشد و سیر تکاملی جانداران را بپذیریم، می توانیم بگوییم انسان ابتدا میمون بوده و بعد به انسانیت رسیده، اما نمی توان گفت که «انسان هیچ نیست جز میمونی که به سطح انسان ارتقا پیدا کرده است»
وجه مغالطهآمیز بودن «هیچ نیست به جز»
- ایجاد محدودیت کاذب برای اندیشه: این مغالطه با محدود کردن گزینهها به دو مورد، تفکر خلاقانه و جستجوی راهحلهای جایگزین را محدود میکند.
- نادیده گرفتن واقعیت: در بسیاری از موارد، گزینههای متعددی وجود دارد که در این مغالطه نادیده گرفته میشوند.
- ایجاد فضای قطبی: این مغالطه میتواند به ایجاد فضای قطبی و دوگانه در بحثها و گفتگوها منجر شود و تفاهم را دشوار کند.
- اغراق و سادهسازی بیش از حد: این مغالطه پیچیدگی مسائل را نادیده میگیرد و آنها را به دو دسته ساده و تقلیلگرایانه تقسیم میکند.
راه مقابله با مغالطه «هیچ نیست به جز» یا همان مغالطه «کنه و وجه»
- پرسیدن سوالات: از گوینده بپرسید که آیا گزینههای دیگری نیز وجود دارد یا خیر.
- ارائه مثالهای نقض: مثالهایی از مواردی که در آنها گزینههای دیگری وجود دارد ارائه کنید.
- بررسی شواهد: شواهد و مدارک ارائه شده توسط گوینده را به دقت بررسی کنید. شواهد را به طور کامل بررسی کنید و شواهدی را که با فرض خود مغایرت دارند، نادیده نگیرید.
- تفکر خلاقانه: به دنبال راهحلهای جایگزین و خلاقانه برای مشکل باشید.
- از سادهسازی بیش از حدّ خودداری کنید.
سلام
معرفی و توضیح مغالطه ها، کار فوقالعاده ای است که انجام می دهید.
لطفا برای آشنایی بیشتر با انواع مغالطه، کتاب هم معرفی کنید.
متشکرم
البته که انسان ابتدا میمون نبوده بلکه با میمون امروزی جد مشترک دارد. به نحوی که پیشینه تکاملی انسان و میمون جایی به یک نقطه اشتراک میرسد.
به نظرم چندان دلیل محکمی نیاوردند که چرا این نوع استدلال ،مغالطه است.
زیرا در تفاسیر مختلف و گاه متضاد ،چنین استدلالی درست در میآید.
مثلن زمانی که کارل مارکس میگوید سراسر تاریخ بشر هیچ نیست جز تاریخ مبارزهی طبقاتی ؛ سپس برایش استدلالات فروان میکند که چرا یک بعد از تاریخ را به سرارش تعمیم داده است.
درود، خیلی خوب بود.
اون دوستان اومدن “میمون بی مو” رو به عنوان صفت چسبوندن به انسان و حالا این صفت رو به جای کنه و ذات انسان قرار دادن.
دقت کنید این صفتیه که خودشون دادن.
انسان توانایی های ذهنی بسیار قوی تری از میمون ها داره پس اگه انسان میمون بی مو باشه نمی تونه در این حد باهوش باشه و اینه که یه مغالطه است.
این دریافت من از این مثال بود.
احساس می کنم مغالطه برای مادر من تبدیل به یک اعتیاد شده. مثلاً اگر به مهمانی نمیایی پس افسرده ای. اگر برای من چای نمی ریزی پس من خدمتکار این خانه ام. احتمال دیگری وجود ندارد. دارم توی این بازی ذهنی سلامت روانمو بهش می بازم.