هرگاه صفتی یا وجه (هرچند مهم) به جای ذات (کنه) نشانده شود، طوری که صفات دیگر را تحت الشعاع قرار دهد و این گمان پدید آید که صفات دیگر نقشی ندارند، «مغالطه کنه و وجه» صورت پذیرفته است.
در برخی از کتابهای منطق از «مغالطه کنه و وجه» با نام مغالطه «هیچ نیست به جز» نیز یاد میشود
نام کنه و وجه برای این مغالطه به این دلیل است که صفت شیء، که وجهی از وجوه آن است به جای ذات و کُنه آن در نظر گرفته شده، به عبارت دیگر، کُنه یک پدیده در وجهی (بخشی) از آن خلاصه شده است.
چند مثال برای مغالطه کنه و وجه
- انسان چیزی نیست به جز اخلاق.
- فیلسوفان چیزی نیستند به جز حرف زدن!
- قدیمیها چیزی نبودند جز اخلاص و صفا، مدرنها چیزی نیستند جز لذتگرایی و دوری از معنویت
فیلسوف انگلیسی قرن نوزدهم آلفرد نورث وایتهد در کتاب علم و جهان جدید به عنوان یک مغالطه و خطای علمی به این نکته اشاره کرده که «ممکن است دانشمندی یکی از پدیدههای طبیعی را مورد مطالعه قرار دهد و در حین مطالعه و تحقیقات خود به خصوصیت و صفتی دست یابد که رابطه تنگاتنگی با آن پدیده داشته باشد؛ به این معنا که آن صفت از لوازم آن پدیده به شمار آید. در اینجا خطا و لغزشی که آن دانشمند ممکن است با آن مواجه شود این است که از این مطالعه و تحقیق خود نتیجه بگیرد که آن پدیده هیچ چیز نیست جز همان صفت؛ یعنی گمان کند که قوام ذات و کنه آن پدیده تنها به آن صفت است و صفات دیگر نقشی در ذات و هویت آن پدیده ندارند.»
مغالطه کنه و وجه در فهم نظریه داروین
وقتی داروین تئوری تکاملی خود را در عالم زیست شناسی عرضه کرد و گفت که جانداران ناقص در سیر تکاملی خود به تدریج به مراحل عالیتر دست مییابند و در نهایت این سیر تکاملی جانداران، انسان قرار دارد که موجود تکامل یافته مرحله قبل از خود، یعنی میمون است، در آن عصر عده زیادی مرتکب مغالطه کنه و وجه شدند و گفتند: از این که موهای بدن میمونها ریخته و به شکل انسان در آمده، به این نتیجه می رسیم که انسان هیچ چیز نیست به جز میمون برهنه. در این عصر توماس هاکسل دانشمند معاصر داروین به این مغالطه توجه داشته و متذکر شده است که فرضا اگر تئوری داروین درست باشد و سیر تکاملی جانداران را بپذیریم، می توانیم بگوییم انسان ابتدا میمون بوده و بعد به انسانیت رسیده، اما نمی توان گفت که «انسان هیچ نیست جز میمونی که به سطح انسان ارتقا پیدا کرده است»
حجت ۷ بهمن ۱۴۰۰
سلام
معرفی و توضیح مغالطه ها، کار فوقالعاده ای است که انجام می دهید.
لطفا برای آشنایی بیشتر با انواع مغالطه، کتاب هم معرفی کنید.
متشکرم
امیرحسین ۱۲ تیر ۱۴۰۱
البته که انسان ابتدا میمون نبوده بلکه با میمون امروزی جد مشترک دارد. به نحوی که پیشینه تکاملی انسان و میمون جایی به یک نقطه اشتراک میرسد.
خاسرف ۹ بهمن ۱۴۰۱
به نظرم چندان دلیل محکمی نیاوردند که چرا این نوع استدلال ،مغالطه است.
زیرا در تفاسیر مختلف و گاه متضاد ،چنین استدلالی درست در میآید.
مثلن زمانی که کارل مارکس میگوید سراسر تاریخ بشر هیچ نیست جز تاریخ مبارزهی طبقاتی ؛ سپس برایش استدلالات فروان میکند که چرا یک بعد از تاریخ را به سرارش تعمیم داده است.
Mehdi.Maleki ۱۴ فروردین ۱۴۰۲
درود، خیلی خوب بود.