قواعد عقلی و فلسفی

قاعده شماره ۳۷: حکم الامثال فیما یجوز وفیما لایجوز واحد

قاعده شماره ۳۷: حکم الامثال فیما یجوز وفیما لایجوز واحد

شکلِ طبیعیِ هر جسمِ بسیط، کُرَوی است

شکلِ طبیعیِ هر جسمِ بسیط، کُرَوی است

قاعده ۳۴: الاتفاق لایکون دائمیاً و لا اکثریاً

قاعده ۳۴: الاتفاق لایکون دائمیاً و لا اکثریاً

قاعده ۳۳: ما ثبت قدمه امتنع عدمه

قاعده ۳۳: ما ثبت قدمه امتنع عدمه

قاعده ۳۲: ثبوت شیئ لشیئ فرع ثبوت مثبت له

قاعده ۳۲: ثبوت شیئ لشیئ فرع ثبوت مثبت له

قاعده ۳۱: توارد العلتین علی معلول واحد محالٌ

قاعده ۳۱: توارد العلتین علی معلول واحد محالٌ

قاعده ۳۰ : تخلف معلول از علت تامه محال است

قاعده ۳۰ : تخلف معلول از علت تامه محال است

تسلسل محال است

تسلسل محال است

ترجیح بلامرجح محال است

ترجیح بلامرجح محال است

تحصیلِ حاصل محال است

تحصیلِ حاصل محال است

قاعده ۲۶ :موجود بین دو شیئ غیر از طرفین خود است

قاعده ۲۶ :موجود بین دو شیئ غیر از طرفین خود است

قاعده ۲۵: بین کلّ حرکتین مختلفتین لابدّ من سکون

قاعده ۲۵: بین کلّ حرکتین مختلفتین لابدّ من سکون

قواعد عقلی و فلسفی از اساسی ترین مسائل تشکیل دهنده مقدمات فلسفی است. مقدماتی که با توجه به بدیهی بودن شان نیاز به دقت بیشتری دارند زیرا همه می پندارند که این قواعد را می دانند در صورتی که با یک دقت عمیق متوجه می شویم که ممکن است آنچنان که می پنداریم نباشد