دوره آموزش منطق
ویدئوهای کوتاه از برنامه معرفت

انسان نمی‌تواند اختیار «نکند»

انسان بالذات دارای اختیار است و به عبارتی انسان نمی‌تواند «اختیار» نکند شخصیت انسان، چگونه دیدن جهان، چگونه زندگی کردن و چگونه رفتار کردن انسان، در اختیار خودش است اما مثلاً به دنیا آمدن‌اش دست خودش نبوده؛ این‌ها را «واقع شدگی» و «بودن» می‌نامیم. بودن دست خود من است و می‌توانم چگونه بودن خود را تعیین کنم اما واقع شدگی را نمی‌توانم. هایدگر که یک فیلسوف غربی است، از «پرتاب شدگی» برای واقع شدگی نام می‌برد یعنی به اختیار من نبوده است.

من خود را خودم باید بسازم یا دیگران من را بسازند؟ به دنیا آمدنم به اختیار من نبود. مردنم به اختیار من نیست اما آیا من نمی‌توانم خودم را بسازم؟ اگر من خودم را نسازم آیا دیگران می‌توانند من را بسازند؟ من باید انتخاب بکنم یا دیگران برای من انتخاب بکنند؟

فرض بگیریم که دیگران برای من انتخاب بکنند و فرض بر این باشد که کل مردمان کره زمین جمع شده‌اند تا برای من انتخاب کنند (صرفاً فرض است) آیا سرانجام خودم باید انتخاب بکنم یا انتخاب آنها کافی است؟ سرانجام خودم باید انتخاب بکنم.

مطلب بسیار مهم در مورد انسان این است که انسان نمی‌تواند «اختیار» نکند انسان همه کار می‌تواند انجام دهد و هر انتخابی را داشته باشد اما اینکه «بخواهد اختیار نکند» دست خودش نیست. چرا؟ چون باز خود همین یک انتخاب است. همان وقت که می‌خواهد انتخاب نکند، انتخاب می‌کند که انتخاب نکند! نتیجه این حرف این است که «انسان بالذات دارای اختیار است» و راه فراری برای انتخاب نکردن نیست. انسان حتی انتخاب نکردن را هم باید انتخاب کند

4.4/5 - (7 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا