دوره آموزش منطق
مقالات دکتر دینانی

علم خداوند به جزئیات

مقاله علم خداوند به جزئیات از مجموعه مقالات کتاب نیایش فیلسوف دکتر ابراهیمی دینانی است.

علامه بزرگوار بر این عقیده است که اگر کسی علم خدا را به اشیا از قبیل علم حصولی بداند چاره‌ای جز این ندارد که علم او را به جزئیات از طریق کلی توجیه نماید. اکنون اگر توجه شود که متکلمان علم خدا را به اشیا از نوع علم حصولی به شمار می‌آورند به آسانی می‌توان گفت که آنان نیز علم خدا را به جزئیات از طریق علم به کلیات می‌پذیرند و به این ترتیب همان چیزی را که برای حکما عیب و نقص می‌دانستند برای خود کمال می‌پندارند به عبارت دیگر می‌توان گفت این گروه از متکلمان همان چیزی را که برای حکما کفر و الحاد می‌دانند برای خود عین یمان، به حساب می‌آورند.

شیخ الرئیس ابوعلی سینا علم و ادراک نسبت به یکشی را به تمثل حقیقت آن نزد مدرک تعریف کرده است عین عبارت وی در این باب چنین است: «درک الشی هو ان یکون حقیقته متمثله عند المدرک یشاهدها ما به یدرک…» همان‌گونه که در این عبارت مشاهده می‌شود تمثل حقیقت یکشی نزد مدرک، علم به آن شیئ شناخته شده است به عبارت دیگر می‌توان گفت حصول صورت معلوم نزد عالم، علم حصولی را تشکیل می‌دهد، این مسئله نیز مسلم است که علم حصولی، از آن جهت که علم به یکشی است، تابع معلوم خود می‌باشد.

اکنون اگر علم خدا به جزئیات، از قبیل علم حصولی شناخته شود، این پرسش پیش می‌آید که آیا با تغییر معلوم جزئی، علم به آن نیز تغییر می‌پذیرد یا نه؟ جای هیچگونه تردید نیست که علم خداوند به هیچ وجه تغییرپذیر نیست. پس پاسخ پرسش مزبور این خواهد بود که تغییر معلوم جزئی به هیچ وجه موجب تغییر در علم حق نخواهد شد و در اینجاست که معلوم می‌شود متکلمان نیز در باب علم خداوند به جزئیات، همان راهی را می‌پیمایند که ابن سینا آن را طی کرده است زیرا همان‌گونه که ابن سینا علم خدا را به اشیا از قبیل علم حصولی به شمار می‌آورد متکلمان نیز به علم حصولی خدا قائلند.

در مورد تغییر جزئیات و ثابت بودن علم خدا نیز، متکلمان چیزی بر خلاف نظریه ابن سینا ابراز نداشته‌اند به این ترتیب می‌توان گفت طعن متکلمان بر سخن ابن‌سینا در باب علم حق به جزئیات، بی‌وجه است وقتی این طعن با صدور حکم تکفیر توأم باشد متهورانه و غیر منصفانه نیز خواهد بود این تنها حجت الاسلام غزالی نبود که در مورد علم حق به جزئیات، ابن‌سینا را تکفیر کرد، بلکه بسیاری از متکلّمان دیگر نیز اعم از شیعه و سنی در این باب اظهار نظر نموده و از صدور حکم تکفیر خودداری نکرده‌اند.

مرحوم علامه مجلسی از جمله کسانی است که در مورد علم حق به جزئیات، حکما را مورد طعن و تکفیر قرار داده است. وی در کتاب بحارالانوار ضمن تشریح و تبیین معنی یک حدیث که از حضرت ابوجعفر علیه السلام نقل شده این مسئله را مطرح کرده و به تفصیل در این باب سخن گفته است. علامه مجلسی عقاید حکما را در این باب کفر صریح و خلاف ضرورت عقل و دین دانسته است.

مرحوم علامه طباطبایی در ذیل کلام مرحوم علامه مجلسی به نکته‌ای اشاره کرده که بسیاری اشخاص از آن غفلت داشته‌اند. اساس سخن وی این است که اگر کسی علم خدا را به اشیا از قبیل علم حصولی به شمار آورد چاره‌ای جز این نخواهد داشت که علم او را به جزئیات از طریق کلی توجیه نماید. علامه مجلسی در زمره کسانی قرار دارد که برای حق تبارک و تعالی به علم حصولی قائل بوده و از علم حضوری سخن به میان نمی‌آورند به این ترتیب این محدّث بزرگوار نیز علم حق را به جزئیات از طریق کلی پذیرفته و در جای دیگر با کمال صراحت به این معنی اعتراف کرده است.

وقوع علم خداوند بر معلوم، به معنی این است که علم او بر آنچه در ازل معلوم بود منطبق گشت و مصداق معلوم ازلی تحقق پذیرفت نه اینکه علم او به چیزی تعلق گرفت که پیش از ایجاد به آن تعلق نداشت. سخن علامه مجلسی در اینجا به گونه‌ای است که طبعاً به وجوه مختلف قابل تفسیر است ولی آنچه از آن به ذهن متبادر می‌گردد این است که وی به نوعی علم عنایی قائل شده که در آن صحنه عالم آفرینش بر طبق علم ازلی حق پدیدار می‌گردد. وقتی می‌گوید مصداق معلوم ازلی تحقق می‌پذیرد، معنی آن این است که خداوند همه چیز را در ازل می‌دانسته و بر اساس علم خود آنها را آفریده است و این همان نظریه‌ای است که ابن‌سینا ضمن آثار خود در صدد اثبات آن برآمده است.

به طور مثال قضیه «زید در روز جمعه موجود است» از جمله معلومات به شمار می‌آید حضور و غیبت زید به هیچ وجه موجب تغییر در زید به عنوان موضوع یک قضیه نمی‌گردد. تنها تفاوتی که از ناحیه حضور و غیاب زید پیدا می‌شود این است که در حال حاضر می‌توان او را مورد اشاره حسی قرار داد و در حال غیبت چنین اشاره‌ای میسر نمی‌باشد این مسئله نیز مسلم است که یک چنین تفاوتی نمی‌تواند علم به یک قضیه را دگرگون سازد.

اگر گفته شود تفاوت مزبور خود نوعی تغییر و دگرگونی را نشان می‌دهد در پاسخ گفته خواهد شد که این تغییر و دگرگونی تنها به نفس معلوم باز می‌گردد ولی علم به قضیه به هیچ وجه تغییر نمی‌پذیرد. با توجه به آنچه در اینجا ذکر شد به آسانی می‌توان دریافت که علامه مجلسی برای اثبات علم حق تبارک و تعالی به جزئیات و توجیه عقلانی آن تلاش و کوشش بسیار کرده و آنچه در توان داشته به کار برده است ولی کسانی که با فلسفه اسلامی آشنایی دارند بخوبی می‌دانند که تلاش‌های این محدّث بزرگ ضمن اینکه از نوعی تکلف خالی نیست نتیجه‌ای نیز جز آنچه شیخ الرئیس ابوعلی سینا در کمال صراحت و روشنی در این باب ابراز داشته در بر نخواهد داشت.

4.8/5 - (12 امتیاز)

کانال تلگرام دکتر دینانی

۳ دیدگاه

  1. فلسفه درحال تلاش در باز کردن گره های زنجیره ای است منظور از این فلسفه را به اینگونه بیان کرد که از کل نگریستن یک هنر محسوب میشود زیرا که تاریخ عالم علم بیش از یک عمر خروج از لحظه ی حال است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا