دوره آموزش منطق
ویدئوهای کوتاه از برنامه معرفت

شکستن بت‌های ذهنی و انواع آن

کسی که از من نفسانی گذشته باشد و تجلی من الهی داشته باشد، هر چه بگوید زیباست و هر چه ببیند زیبایی است. کسی که مورد لطف و تجلی الهی قرار گیرد، همه چیز را زیبا می‌بیند و هر سخنی را زیبا می‌گوید و زیبا می‌شنود. خداوند می‌گوید من گوش تو هستم، گوشی که می‌شنوی، من گوش تو هستم و من زبان تو و دست تو هستم. این را خداوند می‌فرماید. شکستن بت‌های ذهنی اگر محال نباشد، بسیار سخت است.

در زندگی انسان با آدم‌هایی روبرو می‌شود که هر چه به آنها بگویید آنها شما را با ذهن خودشان تفسیر می‌کنند. شما یک چیز دیگری می‌گویید آنها چیز دیگری از حرف شما می‌فهمند. چرا؟ چون ذهن‌شان پاک نیست. اگر ذهن‌شان پاک بود، حرف گوینده را درست می‌فهمید. یعنی می‌شنوند ولی مطابق فهمیده و دل خودش تفسیر می‌کند. به عبارت دیگر متاسفانه قالب انسان‌ها که باید قلب پاک داشته باشد، دارای بت‌های ذهنی‌اند. بت اگر از آهن و چوب باشد، نابود می‌شود اما بتِ ذهن را چگونه می‌توان شکست؟

دانلود ویدئو و صوت کامل برنامه معرفت از بخش ویژه *** اینجا بزنید

انواع بت‌های ذهنی

برای شکستن بت‌های ذهنی ابتدا باید آنها را شناخت، بعضی از اندیشمندان بت‌های ذهن را به چهار دسته تقسیم بندی کرده‌اند؛ بت‌های قومی قبیله‌ای؛ در گذشته کسی که مال یک قبیله بود یا عضو یک قبیله بود جز رسم آن قبیله چیز دیگری را قبول نداشت. قومی‌گرا و قبیله‌گرا بود. هر چه در قبیله خودش بود درست می‌دانست و هر چه که در جاهای دیگر بود نادرست می‌دانست، قومی و قبیله‌ای فکر می‌کرد. جنگ‌های قومی قبیله‌ای بسیاری در طول تاریخ وجود داشته باشد. حالا امروزه جنگ‌های قومی و قبیله‌ای کمتر شده است ولی به صورت دیگری درآمده است که یک کشوری فقط به منافع کشور خودش می‌اندیشد.

این فکری که شخص از قوم و قبیله خودش را دارد و فکری که آن قوم و قبیله به آن شخص وارد می‌کنند و آن گرفتاری که شخص به قوم و قبیله خودش دارد را بت ذهنی می گویند. این بت ذهنی را باید شکست، امروزه حزب جای قوم و قبیله نشسته است، جناح گرایی و اینها هم بت می‌شوند. غیر از این هر چیز دیگری به آنها بگویی آنها می گویند بت است، جناح من درست می‌گوید، جناح دیگر درست نمی‌گوید. شکستن این بت کار آسانی نیست.

عادت کردن از سخت‌ترین بت‌هاست

بت‌های دیگری هم وجود دارد که شکستن آنها هم سخت است؛ بتِ عادت‌های آدمی. با کمال تأسف انسان به چیزهایی عادت می‌کند که این عادت‌ها به حالت بت در می‌آیند. مبارزه با عادت‌های ذهنی روزمره خیلی سخت است چون ملکه ذهن می‌شود و ترک کردن آن مشکل است. به قول معروف ترک عادت نه فقط موجب مرض است بلکه موجب مرگ است. یعنی خیلی سخت است. وقتی عادت‌های ناپسند در انسان ریشه کرد، انسان دچار وسواس می‌شود. غالب آدم‌های وسواسی، وسواسشان به خاطر عادت‌شان است، ترک این عادت که همان وسواس است، خیلی سخت است. این هم یک نوع بت‌پرستی است که ذهن گرفتارش می‌شود.

بت‌های دیگری هم وجود دارد. گاهی به یک فکر زر و زیور می‌دهند، واقعی نیست ولی آرایش‌اش می‌دهند. دستگاه‌های تبلیغاتی، رسانه‌ها و روزنامه‌ها یک چیز را که دوست دارند آن را بَزَک می‌کنند، این هم می‌تواند فریبنده باشد.

سخنان مبهم یکی دیگر از بت‌های ذهنی

بت دیگر، حرف‌های مبهم است، یک چیزی‌هایی موهوم است که مبهم است. یعنی انسانها فکر می‌کنند که خیلی چیز بزرگی است ولی از او بپرسید نمی‌تواند درباره آن توضیح دهد. در یک فکر مبهم و ناروشن و غیرآشکار فرو رفته و فکر می‌کند که این حقیقت مطلق است. ابهام در ابهام است و اگر از او بپرسید، نمی‌تواند توضیح دهد اما در این ابهام فرو رفته که این برایش یک بت شده است. این چهار نوع بت انسان را بت پرست می‌کند. بت یک رنگ و دو رنگ نیست. انواع بت‌های فریبنده به خصوص در زمان ما وجود دارد. بت همیشه بوده است اما بت‌های امروز بیشتر است، چون فریبندگی امروزه بیشتر است. امروزه بازار بت‌پرستی خیلی داغ شده است.

4.7/5 - (11 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا