مختصات حکمت اشراق سهروردی
آنچه مطالعه میکنید بخشهایی از مقاله «مختصات حکمت اشراق سهروردی» نوشته دکتر دینانی است
با ظهور سهروردی در عالم اسلامی، تفکر فلسفی وارد عرصه جدیدی میشود. سهروردی توانست بسیاری از مسائل فلسفیای را که تا پیش از او مقبول و مستدل بوده، نقد و رد نماید و مسائلی چون ارباب انواع، عالم مثال منفصل و حقیقت تشکیکی عالم و آدم را که تا قبل از او در سنت رسمی و تفکر رایج فلسفی متروک و مردود شناخته میشد، جانی دوباره بخشد.
این جستار نیز درصدد آن است تا علل و عوامل تغییر نگرش سهروردی را رصد کند؛ عللی که در واقع پس از تأسیس حکمت اشراق سهروردی از مختصات فلسفه او به شمار میروند.
اهمیت یافتن اقوال رمزی پیشینیان
سهروردی منابع فکری خود را منحصر در آثار آکادمیک فلسفی نکرده و به آثار و اقوال رمزی قدما توجه ویژه و گسترده میکند. بنابر آنکه در عقیده سهروردی، انس پیشینیان به واقعیت و یافت آنان از حقیقت بیشتر و روشنتر از متأخران است. شیخ اشراق معتقد است معانی بلندی که در برخی کلمات کوتاه و رمز آلود قدما وجود دارد، در صدها کتاب و دفتر متأخران دیده نمیشود. دقیقاً به همین دلیل، اساطیر و افسانههای کهن نزد او اهمیت مییابد. زیرا اساطیر، مبدأ افکار و عواطف آدمی است؛ و امیدها و آرزوها و همچنین ترسها و محبتهای او را معلوم میکند.
دوهزار و پانصد سال است که تاریخ فلسفه به صورت کوششهای منظم فکری آغاز شده است، اما سالها پیش از آن، فلسفه در ساختار افسانه و اسطوره وجود داشته است و سهروردی سعی کرده با استفاده از امکانات درونی این افسانهها، اسطورهها و بیانات رمزی به غنای فلسفه خویش بیفزاید.
سهروردی معتقد است زبان رمزی قابلیت نقد ندارد، بلکه باید به اسرار، مقاصد و امکانات درونی آن توجه کرد؛ چنانکه در اینباره مینویسد: «و ما ذکرته من علم الأنوار و جمیع ما یبتنی علیه و غیره یساعدنی علیه کل من سلک سبیل الله – عز و جل – و هو ذوق امام الحکمه و رئیسها افلاطون، صاحب الأید و النور، و کذا من قبله من زمان والد الحکماء هرمس إلی زمانه من عظماء الحکماء و أساطین الحکمه مثل انباذقلس و فیثاغورس و غیرهما و کلمات الأولین مرموزه و ما رد علیهم؛ و إن کان متوجها علی ظاهر أقاویلهم لم یتوجه علی مقاصدهم؛ فلا رد علی الرمز.»
از همین رو، شیخ اشراق به حکمت عتیق توجه ویژه دارد. او حکمای باستان را در دستیابی به حقیقت، مصیب دانسته و حکمت عتیق را خمیره ازلی و علم حقیقت تلقی میکند. در نظر سهروردی، خمیره ازلی همانند خورشید از مشرق حقیقت میدرخشد و محدود به جهات جغرافیایی و زمان نیست. از همین رو، حکمای قدیم مشرق به همان میزان مورد توجهاند که حکمای قدیم مغرب. بنابراین، از ویژگیهای محوری حکمت نزد شیخ اشراق، معرفتی دائمی است که پیوسته در عالم حضور داشته و گسیختگی در آن راه ندارد.
صبغه قدسی حکمت اشراقی
حکمت اشراق به روایت سهروردی گونهای از حکمت است که منبع قدسی داشته و دریافت آن جز برای مخاطبان خاص، میسر نیست. همچنین، یکی از شرایط فهم حکمت اشراق و اسرار آن مراجعه به قیم کتاب (= خلیفه) است؛ قیم کتابی که مخزن اسرار الهی و دارنده خطب عظیم است.
او در این رابطه در حکمه الاشراق آورده است: «آنچه در این کتاب آوردهام، اموری است که موجودی قدسی در باطنم القا کرده است، ولی نگارش آن به علت موانعی که در سفرها پدید آمد، چندین ماه طول کشید. این کتاب، مشتمل بر خطب عظیم است و کسی که حق را انکار نماید، خدا بزودی از او انتقام خواهد گرفت. هیچ کس نباید طمع داشته باشد که بدون مراجعه به خلیفه خدا بتواند از اسرار این کتاب آگاه شود. خلیفهای که علم کتاب نزد او به ودیعت نهاده شده است. به نظر میرسد سهروردی در بکار بردن «قیم کتاب / مرشد / خلیفه» از قرآن کریم بهره برده و ناظر به آیه شریفه «فاسئلوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون» بوده است.
از ارائه خدمات بسیار ارزشمند شما بسیاربسیار تشکر می کنم.
از ارائه خدمات بسیار ارزشمند شما بسیار بسیار تشکر می کنم.
عرض سلام. پسندیده است که صحبتهای ارزشمند جناب دکتر دینانی به صورت کتاب، در دسترس قرار گیرند. در کشور چه بسیارند کتبی از مکاتب مختلف مانند مکتب ذن، بودا، تائو…که به ترجمه سلیس و روان درآمده اند، اما در عالم عرفان اسلامی کتابی قابل فهم برای عموم در دسترس نیست. هر چند کتابهای ارزشمندی چون مولانا، ملاصدرا، ابن سینا… وجود دارد، اما از آنجایی که درکشان سنگین است، وجود ساده شده اینگونه مطالب بسیار ضروریست و جای خالی آن به شدت حس میشود. لطفا به سمع و نظر آقای دکتر دینانی ارجمند، برسد. سپاس.