عید فطر یعنی جوشش چشمه سار حقیقت
عید فطر یعنی جوشش چشمه سار حقیقت البته بازگشت به فطرت هم می توان معنی کرد اما در خود کلمه فطر و فطرت، یک انفجار و شکافتن است. در فطرت، جوشش است به مانند آبی که از چشمه فوران می کند. فطرت انسان، چشمه سار حقیقت است. فطرت یک امر خارجی و ثابت منجمد نیست که حرکتی نداشته باشد.
فطرتی که منجمد باشد، بسیار خطرناک است. عبارت «انسان دارای فطرت است» یعنی انسان، چشمه ساری است که مرتب می جوشد؛ عید هم دقیقا به همین معنی است یعنی تازگی و جوشش. کلمه عید در لغت از واژه «عود» به معنی بازگشت گرفته شده است.
وقتی که به سرچشمه برسید، هر لحظه می توانید آب تازه بنوشید و آبی که سرچشمه می دهد، آب یکنواخت و راکد تکراری نیست. عید هم یعنی تازه به تازه و نو به نو؛ به قول شاعر عارف که می گوید:
عارفان در دمی دو عید کنند
عنکبوتان مگس قدید کنند
عید همیشه تازگی دارد و عارف یعنی سالک راه حق، هر نفس دو عید دارد. اما ما هر سال یک عید فطر داریم! اگر چنانچه در سلوک قدم برداریم، هر لحظه برای ما عید خواهد شد. سالکان حق، هر لحظه و روزشان، عید فطر است و عید دارند. زیرا با یک تجلی تازه مواجه هستند به همین دلیل عید فطر یعنی جوشش چشمه سار حقیقت نامید.
مسئله دیگری که مطرح می شود، این است که خصلت معرفت، تازگی است و اصلا معرفت هیچ وقت کهنه نمی شود. کسی که به عالم معرفت راه پیدا می کند چیزی برایش عتیقه (به معنی گذشتن زمان و کهنه شدن) نیست. معرفت، نسیمی است که هر لحظه می وزد.
توقف در معرفت نیست