غنیمت شمردن دم در اشعار خیام
آنچه مطالعه میکنید مصاحبهای است با دکتر ابراهیمی دینانی درباره ویژگی شعر خیام که با عنوان «غنیمت شمردن دم در اشعار خیام» در اینجا منتشر شده است. بخشی از متن چاپ شده در کتاب «هستی و مستی؛ گفتگوی کریم فیضی با دکتر دینانی» میباشد.
خیام یک شخصیت پیچیده است. او در عرف عام مشهور است به خیام شاعری که صاحب رباعیات است که معمولاً به عالم، نگاه منفی دارد. تصور عمومی از خیام این است. تصور دیگر، خیام فیلسوف است و کمتر کسی او را به این عنوان میشناسد. کمتر کسی و شاید هیچ کس؛ ولی من او را به این عنوان میشناسم. من او را خیام فیلسوف میدانم و کتابهای فلسفیاش را ملاحظه کردهام.
بسیاری اشخاص ساده اندیش فکر میکنند، غنیمت شمردن دم در اشعار خیام به معنی بی بند و باری است. یعنی تعهدی نداشته باش و هرکاری دلت خواست بکن!
خیام ریاضی دان نیز خیامی است که غربیها کم و بیش او را میشناسند. ما اسمش را شنیدهایم و نمیدانیم ریاضی او چیست ولی غربیها میشناسند و کارهای او در ریاضیات را میدانند و تأمل و تعمقی که اسم او را در معادلات و مسائل هندسه و فضا مطرح کرده است. به هر صورت خیام ریاضی دانی بزرگ و بی نظیر در عصر خودش است و فیلسوفی بزرگ و سرانجام شاعر و رباعی سرایی بزرگ است.
همه آنچه اکنون به عنوان رباعیات به خیام منسوب است، محل اختلاف است. چه بسا مقداری از آن از او نیست و الحاقی هم زیاد دارد. اینکه کدام یک از رباعیها حقیقی است و کدام یک جعلی است، احتیاج به تحقیق دارد و چند کتاب هم در این زمینه نوشته شده است. در مجموع اگر نگوییم همه، بخشی از این رباعیات از آن اوست. ظاهر این رباعیات میرساند که خیام نسبت به هستی، نگاه مساعدی ندارد ولی من چنین فکر نمیکنم، او بدبین نیست. تمام هنر خیام شاعر این است که روی «دم» تکیه میکند و دم را غنیمت میداند. «دم» یعنی «آن» اما مسئله «آن» بد فهمیده شده است.
بسیاری اشخاص ساده اندیش فکر میکنند، خیام میگوید باید بی بند و بار بود و دم غنیمت است. یعنی تعهدی نداشته باش و هرکاری دلت خواست بکن. به صراحت باید بگویم، مقصود خیام مطلقاً این نیست. به نظر من تکیه خیام، روی زمان بوده است. زمان و ابدیت زمان، برای او فوق العاده با اهمیت است. این یکی از مسائلی است که نمیدانم فلاسفه ما چرا درباره آن کمتر تفکر کردهاند. فلاسفه غربی به نسبت فیلسوفان اسلامی به این مسئله بیشتر فکر کردهاند. حداقل مارتین هایدگر به زمان خیلی توجه کرده و زمان و وجود را، دو روی یک سکه میداند.