سند حدیث من عرف نفسه
حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» یک حدیث قدسی است. اما برخی در سند حدیث من عرف نفسه شک کرده اند و می گویند این حدیث سند ندارد. بنده در جواب این عده میگویم علاوه بر اینکه اسنادی در مورد این حدیث پیدا شده اما بنده بدون اینکه بخواهم بحث سندی بکنم سند حدیث من عرف نفسه را از طریق آیه ای از آیات قرآن اثبات میکنم. این حدیث، عکس نقیض آیه ای از آیات قرآن است وآن سوره مبارکه حشر آیه ۱۹ میباشد. آیه شریفه میفرماید :{ وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}
معنی اینچنین میشود: کسی که خدا را نشناسد خود را هم نمیشناسد. حال این را به صورت عکس نقیض منطقی در بیاورید میشود: هر کس که خود را شناخت خدا را هم میشناسد.
سند حدیث من عرف نفسه به زبان منطق
در علم منطق با بررسی صورتهای مختلف قضیه برای رسیدن به تفکری صحیح و تصدیقی نو استدلالهای مختلفی به کار گرفته میشود. برای اینکه یک قضیه را عکس نقیض کنند موضوع و محمول قضیه را به نقیض خود تبدیل کرده و جای آنها را عوض میکنند در شاهد مثالی که هم اکنون هستیم میشود:
کسی که خدا را نشناسد خود را هم نمیشناسد
موضوع محمول
حال به نقیض تبدیل میکنیم. (کسی که خدا را بشناسد خود را هم میشناسد) | حال جای این دو را عوض میکنیم (کسی که خود را بشناسد خدا را هم میشناسد)
سلام به شما
خیلی جالب بود* تشکر
سلام علیکم
واقعا ایشون نمی دونن که مطابقت یک روایت با معنای یک آیه ( بر فرض مطابقت ! ) ، افاده صحت اسناد نمی کند ؟!
من با مطالعه وگوش دادن به صحبتهای استادوخواندن مطالبشان تغییر زیادی در خود حس میکنم و با این سخن استاد هم کاملا موافقم و طبق معمول سخنی صادق و دلنشین
انشاالله همیشه سلامت وتندرست بوده و عاقبت بخیر باشند
سلام علیکم من سوالی داشتم و آن اینکه ابتدا شناخت خود صورت می گیرد یا شناخت خدا ویا این دو رابطه ی متقابل دارند؟
سلام سوال دارم و آن اینکه رابطه ی بین این دو چگونه است و کدام زود تر اتفاق خواهد افتاد؟
سلام
این مطلب ابتکار استاد نیست…. جناب ملاصدرا در رساله سه اصل در ضمن نصایحی به طالبین معرفت این مطلب را بیان داشته اند. صحیح نیست کس دیگری به خودش نسبت دهد…
ممنون از پایگاه علمی و مفیدتون.
سلام
میتونیم از آیه ی {ونفخت فیه من روحی…} استفاده کنیم؟
یعنی اینکه هر کس خودش رو بشناسه در واقع خداش رو هم می شناسه.
چون که وجودمون از خداست…
با سلام خدمت شما …
امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلاممی فرمایند : غایه کلّ متعمّق فی معرفه الخالق سبحانه الاعتراف بالقصور عن ادراکها.
نهایت تلاش هر کس که در معرفت خداوند سبحان تعمق ورزد، اعتراف به ناتوانی از ادراک معرفت [ذات و حقیقت] آفریدگار است.
ایا متضاد کلمه عرف کلمه نسی است ؟ در ایات قران داریم که خدا را باید “ذکر” کرد و به یاد آورد . به نظر میرسدوَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ یعنی کسانی که خدا فراموش کرده اند و خدا را “ذکر” نمی نمایند نه این که خدا را نمی شناسند !!!
سلام خدا قوت ،ایا منظور حدیث خود حضوری است اگر چنین باشد چگونه باید به این درک رسید .کمی مفصلتر توضیح دهید خوشحال میشوم
سلام
ببخشیداین بحث تو آثارایشون هست؟یابخشی ازسخنرانیشون بوده؟اگرتوی آثار وکتب ایشون هست ممنون میشم اسم کتاب رو بهم بگید
خود شناسی بصورت کمال صورت نمیگیرد
از این جهت گفته شده است که اگر خود را بشناسی…(میخواهد بگوید خدا را نمیتوانی بشناسی)
برای روشن شدن مطلب ضرب المثل” اگر پشت گوش خودت را دیدی مرا هم میبینی” نمونه خوبی است.
مطالب ارائه شده عالی بود . ممنون
خیلی باحال بو تشکر از گوگل
بسمه تعالی
خدائی که ما را خالق فرمود بهتر از هر کس ما را می شناسد و به همه فرموده که چگونه موجودی هستیم اما چون نحوه خواندن قرآن را نمی دانیم به هرسو می رویم جز بسوئی که باید برویم
ما موجودی هستیم تحت اختیار فطرت و هرگز جز به انچه فطرتاً بر ان خلق شده ایم نیستیم اگر خدا محبوبیت خود را در دل ما حک نکرده بود با هیچ عدله ای خدا را باور نمی کردیم …همه اعمال به صواب از فطرت است چون قرآن ضبط فطری ماست
خود شناسی خدا شناسی اگر از قرآن باشد
والسلام