آمد ندای آسمان تا مرغ جان پران شود

مشخصات فایل برنامه معرفت پنجم اردیبهشت ۱۳۹۹

موضوع برنامه: آمد بهار عاشقان تا خاکدان بستان شود / آمد ندای آسمان تا مرغ جان پران شود

عنوان فصل: شرح اشعار دیوان شمس (مولوی)

مدت زمان برنامه: ۴۳ دقیقه

حجم فایل ویدئویی: ۱۰۴ مگابایت (MP4)

حجم فایل صوتی: ۲۰ مگابایت (MP3)

مختصری از متن برنامه:

آمد بهار عاشقان تا خاکدان بستان شود

                آمد ندای آسمان تا مرغ جان پران شود

هم بحر پرگوهر شود هم شوره چون گوهر شود

            هم سنگ لعل کان شود هم جسم جمله جان شود

گر چشم و جان عاشقان چون ابر طوفان بار شد

                اما دل اندر ابر تن چون برق‌ها رخشان شود

دانی چرا چون ابر شد در عشق چشم عاشقان

                   زیرا که آن مه بیشتر در ابرها پنهان شود

ای شاد و خندان ساعتی کان ابرها گرینده شد

               یا رب خجسته حالتی کان برق‌ها خندان شود

برای شخص آگاه، عاشق و عارف همه چیز تازه است و چیزی را کهنه نمی‌بیند. وقتی کهنه نبیند، پس همیشه بهار است. بهار چرا بهار است؟ چون گلها شکفته می‌شود و همه چیز تازه است. انسانِ آگاه همیشه در اعتدال است؛ از افراط و تفریط پرهیز می‌کند. عبور کردن از افراط و تفریط، حد وسط است. حد وسط هم همان است که بهار خوانده می‌شود.

در این ابیاتی که قرائت فرمودید، مولوی می‌گوید در بهار مرغ جان پران شود. جان را به مرغ تشبیه کرده است. مرغ پرواز می‌کند و مولوی جان را پرنده فرض کرده است. پرنده وقتی پرواز می‌کند به بالا می‌رود. جان آدمی به پایین می‌رود یا به بالا می‌رود؟ حالا چرا مرغ جان پرواز می‌کند؟ چون ندایی از بالا به گوش جان می‌رسد. آن ندای آسمانی چیست؟ در مرحله اعلی و کامل‌اش «وحی» است که بر انبیاء علیهم السلام نازل می‌شود. غیر پیامبران هم از ندای آسمانی بی‌خبر نیستند.  انسانها می‌اندیشند. و اندیشیدن خصلت روح و جان آدمی است.