خرد و خردورزی
این کتاب اثر علی اوجبی، نویسنده حوزه فلسفه با عنوان «خرد و خردورزی» که آن را به دکتر غلامحسین ابراهیمیدینانی، استاد فلسفه، تقدیم کرده است، که همزمان با آغاز نمایشگاه تهران در سال ۸۸ منتشر شد.
این کتاب علاوه بر گفتوگوی تفصیلی مولف با دکتر دینانی، دربردارنده مجموعه مقالاتی است که از سوی صاحبنظران و اندیشمندان حوزه فلسفه برای تدوین این اثر، تألیف و اهدا شدهاند.
به اعتقاد نویسنده این اثر، انتشار کتابهایی چون ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام و دفتر عقل و آیت عشق، مهمترین آثار این فیلسوف ژرفاندیش است که او (دینانی) را از تمامی اندیشمندان معاصر ممتاز میسازد. او به فلسفه به مثابه موجود زنده واحد و نه اجزای جدای از هم و به منزله یک جریان سیال و پویا و نه رودهای مستقل و جدای از هم نگاه میکند. او پس از سالها زیستن در بوستانهای فلسفی، از منظری بیرونی و از فراز تارک خرد و خردورزی فلسفه را به تماشا مینشیند. گویا دغدغه و درد فلسفی این اندیشمند، متمایز از دیگر فیلسوفان جهان اسلام است. او با تعصب، غیرت و حمیت حکمی به دنبال یافتن خلاءها و کاستیهای معرفتی است. بیتردید راه دشواری که ایشان آغاز کردهاند، به طراوت و بالندگی فلسفه اسلامی خواهد انجامید.
این کتاب مشتمل بر دو بخش کلی است. در نخستین بخش این اثر علاوه بر مقدمه مولف، دورنمایی از حیات استاد غلامحسین ابراهیمیدینانی و گفتوگوی مفصلی با این اندیشمند فلسفی جای گرفتهاند.
۳۳ مقاله اهدایی صاحبنظران حوزه فلسفه نظیر رضا داوریاردکانی، مصطفی محققداماد، حجتالاسلام علیاکبر رشاد، محسن جهانگیری، ایرج افشار، اکبر ثبوت، بهاءالدین خرمشاهی، نصرالله حکمت، محمد خوانساری، فرامرز قراملکی و برخی از علاقهمندان به دکتر ابراهیمیدینانی، دومین بخش این مجموعه را تشکیل میدهند.
در بخشی از مقدمه نویسنده این کتاب آمده است: «با این که توفیق حضور در کلاسهای درسی ایشان را نداشتهام، برای نگارنده که سالهاست از محضر اساتید بنام فلسفه درس آموختهام، دکتر دینانی شخصیتی ممتاز و استثنایی است. چه ایشان نه شرح منظومه و شفا یا اسفار، بلکه گامنهادن در مسیر فلسفی اندیشیدن و فلسفی نگریستن را به من آموختهاند و از این جهت بسیار وامدار ایشانام.»
صفحات پایانی این نوشتار به ارایه تصاویری از غلامحسین ابراهیمیدینانی، استاد فلسفه معاصر اختصاص دارد.
با سلام
از آنجا ریشه اصلی مشکلات اجنماعی ما در بی ارزش بودن عقل و برتری احساسات در تصمیمات فردی و جمعی است ، چگونه می توان سهم عقل را در رفتارهای عموم مردم افزایش داد ؟
طبیعی است که دانشمندان بخش کوچکی از جامعه را تشکیل می دهند و این کتاب ها برای آنها مفید است . برای مردمی که ایمانشان را با احساس گره زده و آن را در خدمت بی خردان نهاده اند چه باید کرد ؟
سلام
در طول تاریخ گاهی در برهه ای ما بهاری از علما و حکما را در میان جامعه احساس میکنیم.و گاهی هم خفقان علمی را می بینیم که باعث خانه نشین شدن برخی خواص علمی می گشته است لکن مردم همواره به دامان علمی این بزرگان چه در عیان و چه در خفا دست حاجت می بردنند و سیراب می شدند یعنی چه؟یعنی مردمان نیز تشنه ی دانایی بودنند.اما امروزه مردم ما فقط به دنبال سیم و زرند ،و در نتیجه اگر کتابی هم میخوانند در راستای سیم و زر است.بنابراین بخش عمده ی این مشکل به خود ما برمی گردد .
اگر سواد عام جامعه در حد فیلسوف قرن نمی باشد ایشان که نباید سکوت کنند می تراود هرکس به اندازه ی وسعش بچشد چون باران.
از طرف دیگر دنا سازی مردم مراتب دارد یک فیلسوف برجسته که نمی تواند بیاید و در هر محله به آگاه سازی مردم بپردازد.این وظیفه ی نوجوانان و جوانان علمی و فرهنگی این مرز و بوم است با تغذیه از علوم و حکمت اساتید نظر خودسازی و سپس آگاه سازی عوام و بعد آشنا سازی عوام با این بزرگان نمایند تا جامعه بیدار شود.
پرسش کردن وبه پرسش واداشتن،به نظر من در همه افراد پاسخگو خواهد بود.
سلام دوست عزیزم
یک خردمند هرگز به دنبال حاکمیت بر مردم و احساسات آنها نیست. مردم و حاکمان همیشه لایق یکدیگرند مگر اینکه حاکمان مزدور یک حاکم خارج از اجتماع خود باشند.
میزان تعقل حکومتها با میزان خرد متوسط اجتماع متناسب است.
بعنوان مثال در همین ایران ما دولت امازاده ای را جعلی اعلام می کند اما مردم هنوز به زیارت آن می روند!
پس خردمندان می توانند خرد متوسط اجتماع را افزایش دهند تا حاکمان برخواسته از اجتماع نیز باخردتر شوند.