دوره آموزش منطق
ویدئوهای کوتاه از برنامه معرفت

عبودیت باطن ربوبیت است

عبودیت جوهری است که باطن آن ربوبیت است معنی این جمله این نیست که «عبودیت» به حفظ عبودیت خود و ربوبیت با حفظ ربوبیت خود، با یکدیگر متحد می شوند. عابد و سالک آگاه به مرحله ای می رسد که تعینات از نظرش برداشته می شود. وقتی که تعینات و قیود برداشته شد، چیزی جز مطلق و مقام ربوبیت باقی نمی ماند. مقام ربوبیت، برداشتنی نیست اما قیود برداشتنی است، وقتی که قید برداشته شد، به ربوبیت می رسیم. تا زمانی که قید و تعلقات هست، فاصله بین عبودیت و ربوبیت وجود دارد.

تعین بود که از هستی جدا شد    نه حق، بنده و نه بنده، خدا شد

معنی «عبودیت جوهری است که باطن آن ربوبیت است» این است که: نه حق، بنده می شود و نه بنده خدا می شود. بلکه باید تعلقات را از بین برد تا به درک مقام ربوبیت رسید. برداشتن قیدها هم یعنی، آگاهی آن چنان احاطه پیدا می کند که دیگر در قید گرفتار نمی ماند. انسان همواره در قید است. قیدهای مادی و معنوی زیادی وجود دارد. این بدین معنی است که انسان اگر از قید زمان و مکان رهایی پیدا کند، باز قیدهای دیگری در راهش وجود دارد و همواره زنجیری به پای اوست. پس هرگاه توانستیم از قیود رهایی پیدا کنیم، تجلی حدیث: العبودیه جوهرها الربوبیه را درک خواهیم کرد.

3/5 - (2 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا