همایش بزرگداشت روز شیخ اشراق
«بحث هیولی» در اندیشه شیخ اشراق
هشتصد سال است که شیخ اشراق شهید شده، اما او به شیخ مقتول معروف است، خوشحال هستم که بعد از ۸۰۰ سال بزرگداشتی امروز برای او مشاهده میکنم. شیخ اشراق حکیم نور است و فلسفهاش فلسفه نور و روشنایی است. متأسف هستم که موضوع هیولا برای من انتخاب شده چرا که به ظاهر عنوانی ترسناک است. شیخ اشراق در ایران شناخته نشده است، اعراب در سوریه شیخ را کشتند، ایرانیها هم او را به خوبی نمیشناسند، چرا که وی حکمت خسروانی را احیاء کرده است. حکمت خسروانی حکمتی است که غرب و شرق با آن معاند هستند. تمام دنیا با ایران باستان عناد دارد. شیخ اشراق در آن سالها تلاش کرده این حکمت را احیاء کند و این حکمت همان حکمت زرتشت و آیین مهر و نور است.
فلسفهدانهای ما از روی نادانی معتقدند که شیخ اشراق قائل به اصالت ماهیت است، او قائل به اصالت نور است و اختلافش با ملاصدرا نیز لفظی است. بنده خودم قائل به حکمت صدرایی هستم، اما معتقدم که خود ملاصدرا یک مقداری یونانیزده است، اما سهروردی ایرانی خالص است و فلسفه نور را برای نخستینبار مطرح کرده است، بنابراین وی قائل به اصالت نور بوده است. فردوسی، «سهروردیِ حماسی» است و سهروردی، «فردوسیِ حکیم» است.
سرنوشت غمانگیز او در سن ۳۸ سالگی با سفرهای فراوانی که داشته و کتابهای زیادی که نوشته است، بسیار جالب توجه است. درنهایت شیخ با صراحت، منکر هیولا است، هیولا نیز ماده نخستین است، اما امروز فهم این حرف دشوار است، چرا که زبان علم متفاوت شده است. هیولا چیزی است که فقط میپذیرد و منفعل محض است، یک ذره کمتر از هیولا، نیستی است، بنابراین هیولا مرز هستی و نیستی تعریف میشود. شیخ اشراق معتقد است که ما هیولا نداریم، اما به حکم اینکه اثبات هیولا عقلانی است، هیچ عاقلی نمیتواند آن را انکار کند. منتها سهروردی هیولای مشائی را به گونهای انکار کرده است، اما وی قائل به اصالت خیال و عالم مقدار است. شیخ معتقد است که تخیلات در ذهن ما نیست، ما در عالم خیال هستیم، بنابراین وی در عالم خیال و عقل زندگی میکند.
کمتر کسی به این نکته توجه کرده که هر چیزی بُعد و اندازه دارد و هر اندازه، مقدار معینی دارد، بنابراین معین بدون مطلق نمیشود، شیخ اشراق نیز این مقدار مطلق را به جای هیولا گرفته است، پس شیخ به یک معنی منکر هیولا و به معنی دیگر، هیولا را اثبات میکند. در این روزها جا دارد تا ما بر آثار تمثیلی، فارسی، عربی و عالم خیال سهروردی کار کنیم. سهروردی با اثبات عالم خیال، متصل بین ملک و ملکوت شد و عالم ماده و آخرت را به هم وصل کرد. شیخ خودش در ملکوت زندگی کرد، اما او را در عالم ماده به شهادت رساندند. اگر امروز ما عالم خیال سهروردی را بشناسیم، جهان ما تغییر میکند. فردوسی، سهروردی حماسی است و سهروردی، فردوسی حکیم است، بنابراین وی فلسفه ایران را مقابل یونان قرار داد.