شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی
اطلاعات کتابشناختی «شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی»
ناشر: انتشارات حکمت
سال انتشار: چاپ اول سال ۱۳۶۴
نوع جلد: نرم
تعداد صفحات: ۶۸۰ صفحه (در چاپ هشتم)
این کتاب نخستین بار در سال ۱۳۶۴ خورشیدی منتشر شد که بعد از آن بارها تجدید چاپ شد و در سال ۱۳۸۶ مقارن با هفتمین چاپ کتاب، مقدمه جدید و ویراست جدیدی به آن اضافه شده است. دکتر دینانی در این کتاب بر آن بوده تا نوآوریهای بنیادین فلسفه سهروردی را در قلمروی منطق، طبیعیات، علم النفس و ما بعد الطبیعه برای خوانندگان پارسی زبان ارائه کند.
ابراهیمی دینانی را میتوان سرآمد سهروردی پژوهان ایران دانست. او اولین بار ابداعات منطقی سهروردی را مطرح کرد. در نظر دینانی، سهروردی، حکیمِ عارفی است که ذهن منطقی داشته و با برهان سخن میگفته است. سهروردی بیش از هر فیلسوف اشراقی به منطق پرداخته و مسائل فلسفی را با مکاشفه حل نکرده است.
دکتر دینانی در بخشی از کتاب «شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی» (صفحه ۲۷ و ۳۰) میگوید: سهروردی به دور از تعصب و به حسب اهمیت عقل، حتی سلوک عرفانی را بدون تربیت عقل، خطرناک میداند. در نظر ایشان، سهروردی جمع بین اشراق و عرفان کرده است و مخالفت سهروردی با مشاء به معنای مخالفت با برهان نیست. (صفحه ۹۱ همین کتاب)
بخشی از مقدمه کتاب شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی
گیاه ریشه در خاک دارد و جایگاه هر یک از گونههای گیاهی نیز براساس همین اصل مشخص و معین میگردد. جایگاه هریک از گونههای حیوانی و نوع زندگی آن در صحنه تنازع بقا نیز، با میزان و معیار غریزهای که به او داده شده است قابل بررسی و سنجش خواهد بود. آنچه در اینجا مورد پرسش واقع میشود این است که جایگاه انسان در این عالم کجاست و چگونه میتوان به آن دست یافت؟ تردیدی نمیتوان داشت که بدون تفکر و تعقل و نوعی از هنر که آن نیز، بدون تفکر امکان پذیر نیست، هرگز نمیتوان از جایگاه انسان در این عالم سخن به میان آورد. بی جایگاه بودن، یک درد بزرگ و بیماری خطرناکی است که تحمل آن برای مردم دردآشنا بسیار سخت و دشوار است و پیامدهای ناگواری را نیز به همواره به دنبال میآورد.
فیلسوفان و هنرمندان از جمله کسانی هستند که این درد را احساس میکنند و پیوسته در صدد بودهاند که این جایگاه را کشف کنند و به آن دست یابند. انسان موجودی است که برحسب ذات و فطرت خود میان زمین و آسمان ایستاده و ضمن اینکه پای خود را بر روی زمین گذاشته است، سر به آسمان دارد. وقتی گفته میشود انسان بر روی زمین ایستاده و سر به آسمان دارد منظور این است که او همواره طالب کمال بوده و در جستجوی آنچه میتوان آن را «مثل اعلی» نامید کوشش میکند. «مثل اعلی» اشاره به آخرین مرحله از مراحل کمال انسان است که همانند یک آینه، همه حقایق هستی را آشکار میسازد و مظهر تام و تمام جمیع اسماء و صفات حق تبارک و تعالی به شمار میآید.
یکی از شعرای باذوق و خوش قریحه در این باب میگوید: «اگر من به مثل اعلی ایمان پیدا کردم و سپس معلوم گشت که چنین حقیقتی در واقع وجود ندارد، خطای من در این نیست که به مثل اعلی ایمان دارم بلکه خطا به موجود نبودن مثل اعلی بر میگردد»
فهرست کتاب
- نور در فلسفه شیخ اشراق
- سهروردی در برابر سفسطه و سوفسطاییان
- حق و صدق در نظر سهروردی
- جهت در باب قضایا و روش ویژه سهروردی
- قضایای مهمله و سالبه در نظر سهروردی
- دلیل افتراض
- کلیت ایجاب ضرورت
- ضرورت مانند وجود است
- حقیقت در حکم است
- نظر معاصران درباره حقیقت و خطا
- نظریه اصالت صلاح عملی درباره حقیقت
- نظریه جامعه شناسان درباره حقیقت
- نظریه اصالت تحرک درباره حقیقت
- ثبوت و واسطه میان موجود و معدوم
- نظر سهروردی درباره دلالت مطابقه و التزام
- انحاء هستی و واقع بینی سهروردی
- اصل الاصول و اول الأوائل
- تقابل واحد و کثیر
- تقابل تضاد
- و…..