متن برنامه معرفت

درک هستی از طریق تصور نیست

معنی هستی و وجود چیست؟ هستی بداهت حضوری دارد چون خود را قبل از هر چیز می‌یابیم حتی قبل از هر تصوری. بداهت در مفهوم یعنی اینکه آن مفهوم بسیط باشد در مقابل مرکب و روشن در ذهن باشد و مبتنی بر فهم دیگری نباشد. حال این سؤال مطرح می‌شود که تصور کردن هر کدام از طرفین در تصدیق بدیهی، از بداهتش نمی‌کاهد؟ پاسخ این است که خیر چون کسی که تصوری از طرفین نداشته باشد اصلاً حکم نمی‌کند که اگر هم حکم کند کار بیهوده ای است. به قول خواجه طوسی (الوجود اعرف من کل تصور و متصور) در تصورات بدیهی قبل از هر تصوری باید تصوری از هستی داشته باشید. آیا اصل هستی را می‌توان تصور کرد؟ خیر نمی‌توان تصور کرد هر انسانی بالبداهه تصوری از هستی دارد ولی این تصور خیلی کوتاه و پایین است. معنی هستی و وجود ، خیلی وسیع است، ظرفی نیست که هستی را در بر بگیرد هستی همه چیز را در ظرف خود دارد.

کلما میّزتموها باوهامکم فی ادقّ معانیه فهو مخلوق مثلکم، مردود الیکم

هر آنچه را که شما به تصور درآورید در دقیق‌ترین معانی‌شان آن مخلوق ذهن شماست و هستی نیست و به خودتان بازگردانده می‌شود. درک هستی از طریق تصور نیست بلکه از طریق شهود و حضور است به قول مولوی:

مطالب مشابه

هر چه پیش تو غیر آن، ره نیست                غایت فکر توست الله نیست

شما اگر بخواهید حضور را به تصور درآورید دیگر آن حضور نیست بلکه حصول است. حضور را نمی‌شود تصور کرد بلکه باید به آن تنبه پیدا کرد این واژه «تنبه» بسیار مهم است. درک هستی از طریق تصور نیست. مثالی را شیخ الرئیس ابوعلی سینا در این باب بیان می‌دارند و آن مثال انسان معلق است شما تصور کنید که یک انسانی باشد که روی هوای طلق باشد و روی زمین نباشد در حالی که انگشتانش باز است هیچ چیزی را ندیده و نشنیده و کمالی ندارد، سؤال اینجاست که این انسان خود را دارد یا ندارد؟ خود را دارد چون علم حضوری دارد و علم حضوری مقدم بر همه چیز است.

Rate this post

کلاس آنلاین آموزش منطق از صفر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا