آیا عقل خود بنیاد است؟
عقل به طور ذاتی منتقد است یعنی نواقص را میداند و چون نواق را میداند، نقد میکند. نقد یعنی از نقص به کمال رفتن؛ یعنی میبیند که این ناقص است و میخواهد که ناقص نماند. انتقاد یعنی انگشت روی یک نقص گذاشتن، برای اینکه در نقص نماند. عقل بالذات منتقد است. عقل خودبنیاد نیست.
عقل به همان اندازه که منتقد است، تسلیم هم هست. بسیاری از مردم که با عقل مخالف هستند یا با فلسفه مخالفند، ادعا دارند که عقل، متکبر است. فکر میکنند که عقل خودبنیاد است. برخی هم اصطلاح عقل خودبنیاد را به کار میبرند. عقل، هیچگاه خودبنیاد نیست. عقل خودبنیاد گرفتار شهوت است. عقل شهوانی، عقل دنیوی، عقلی که گرفتار تمایلات نفسانی است خودبنیاد است به دلیل خودبنیاد بودن نفس.
این نفس است که خود بنیاد است. عقلی که از اوهام و نفسانیات عبور کرده باشد، خودبنیاد نیست؛ عقل به همان اندازه که منتقد است و انگشت انتقاد به روی نقصها میگذارد و نواقص را میشناسد، تسلیم و رضایتمند هم هست. هیچ موجودی تسلیم نیست و فقط عقل است که تسلیم میشود. حدیثی در اول اصول است که دقیقاً دلالت بر تسلیم بودن عقل میکند آنجا که میگوید:
- لَمَّا خَلَقَ اَللَّهُ اَلْعَقْلَ اِسْتَنْطَقَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ وَ عِزَّتِی وَ جَلاَلِی مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْکَ وَ لاَ أَکْمَلْتُکَ إِلاَّ فِیمَنْ أُحِبُّ أَمَا إِنِّی إِیَّاکَ آمُرُ وَ إِیَّاکَ
بنابراین عقل به همان اندازه انتقادش به نواقص، در مقابل کمال مطلق تسلیم است. مخالفین عقل و فلسفه، بدبینی خاصی به عقل دارند و فکر میکنند که اگر عقل را از دست بدهند چیز خاصی به دست میآورند. اگر عقل را از دست بدهید چه میتوانید به دست بیاورید؟
مخالفین پاسخ میدهند که «ما عقل را کنار میگذاریم و تسلیم اولیاء و انبیاء میشویم» بلافاصله سؤال میکنیم که آیا شما به سراغ اولیاء، با عقل میروی یا با بی عقلی؟ آیا این عقل است که شما را به اولیاء و انبیاء هدایت میکند یا جهل شماست که هدایت میکند؟ اگر با عقل میروی پس هیچگاه نمیتوانی عقل را کنار بگذاری. هیچ کس از کنار گذاشتن عقل، سودی نبرده است.