سور قضیه و الفاظ آن
لفظی که در قضایای منطقی به عنوان «مشخص کننده مقدار افرادِ موضوع» آورده میشود. مثل: «هر انسانی حیوان ناطق است – بعضی حیوانات نشخوار کننده نیستند» الفاظ مشخص شده را «سور قضیه» میگوییم
زیرا این الفاظ بیان کننده تعداد افرادی هستند که موضوع قضیه بر آن دلالت دارد. وجود سور در قضایا باعث میشود که قضیه از حالت مهمله به محصوره تبدیل شود و به عنوان یک قضیه منطقی، موردِ اعتنای منطقدان قرار بگیرد.
این نام بر اساس تشبیه این الفاظ به دیوار (= سور) شهر، که آن را در حصار خود در آورده و مرز آن را مشخص می سازد، انتخاب شده است. و از این رو، به این قضایا، قضایای «محصوره» و «مسؤره» نیز گفته می شود؛ چرا که تحت حصار این الفاظ قرار گرفته است، و گویا دیوار بر اطراف آن کشیده شده و مرزهای آن مشخص شده است.
نکات مهم درباره سور قضیه
- منظور از لفظ «قضیه» جمله ای است که صلاحیت قرار گرفتن به عنوان صغری یا کبری دارد.
- سور قضیه مشخصا در مورد قضایایی است که کمیت و مقدار سخن به میان می آید و این کمیت با یکی از الفاظ سور قضیه (که در بالا گفته شد) مشخص می شود.
- هر قضیه دارای موضوع و محمول است که معادل آن در فارسی را می توان همان «نهاد و گزاره» دانست.
- قاعده آن است که سور قضیه در جانب موضوع قرار گیرد، چرا که سور حاکی از کمیت مصادیق، افراد و حالات است. اگر سور در جانب محمول قرار گیرد، قضیه را منحرفه گویند.
هر یک از چهار قضیه محصوره، سور خاص خود را دارد:
- سور موجبه کلیه عبارت است از: کل، جمیع، همه، تمام و الفاظ دیگری که بر ثبوت محمول برای همه افراد موضوع دلالت دارد.
- سور سالبه کلیه عبارت است از: هیچ یک، هیچ چیزی، نکره در سیاق نفی و دیگر الفاظی که بر سلب محمول از همه افراد موضوع دلالت دارد.
- سور موجبه جزئیه عبارت است از: بعض، واحد، بسیار، اندک، تعدادی والفاظ مشابه آن که بر ثبوت محمول برای بعضی از افراد موضوع دلالت می کند.
- سور سالبه جزئیه عبارت است از: بعضی از ……. نیستند؛ برخی از ……. نیستند،
کلی و جزیی بودن قضیه را «کم قضیه» می نامند. این نام از «کم» استفهامی (در زبان عربی) گرفته شده که توسط آن از مقدار اشیاء پرسش می شود، و مصدر صناعی آن «کمیت» است.
سور در قضیه شرطیه: کاربرد سور در این نوع از قضایا را می توان در نشان دادن (عمویت یا خاص بودن) زمان ها و حالات دانست.هر یک از قضایای محصوره شرطیه مانند حملیه، سور خاص خود را دارد:
- سور شرطیه موجبه کلیه: (هرگاه، هرزمان) در قضایای اتصالی و (همیشه) در قضایای شرطی انفصالی به کار میرود. مانند: «هرگاه باران ببارد، آنگاه همراهم چتر خواهم برد». «همیشه کلمه یا اسم است یا فعل و یا حرف».
- سور شرطیه سالبه کلیه: در سالبه کلیه در متصله و منفصله همان الفاظی که سور حملیه سالبه بود با تاکید بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. از باب نمونه واژگانی همانند البته، هرگز و مانند آن در قضیه اضافه میشوند تا بر ادعا بیشتر تاکید شود. مثلا گفته میشود: هرگز چنین نیست وقتی باران می بارد لباست خیس نشود، (البته چنین نیست که انسان عادل باشد و ظلم کند)
- سور شرطیه موجبه جزئیه: در هر دو قسم اتصالی و انفصالی قیودی همانند؛ (گاهی چنین است)، برای افاده جزئیت در شرطیه موجبه به کار میرود. مانند “گاهی چنین است که منطق دانان نیز دچار خطا می شوند.
- سور شرطیه سالبه جزئیه: قید (گاهی چنین نیست) برای متصله منفصله و قید (چنین نیست که هرگاه) برای متصله به کار میرود. از باب نمونه در سالبه جزئیه شرطیه منفصله گفته میشود: گاهی چنین نیست که کلمه یا اسم باشد یا فعل. در متصله گفته میشود: چنین نیست که هرگاه هوا صاف باشد، ابری نخواهد شد.
از نقطه نظر منطق دانان، تنها قضایایی معتبر هستند که دارای سور باشند
نظرات