حال به تعریف تصور و تصدیق بپردازیم. لفظ مفردی که حاوی هیچ حکمی نباشد، تصور است و همچنین جملهای که حکمی در آن بیان شود و کامل باشد یعنی سکوت گوینده بر آن جمله صحیح باشد و شنونده منتظر کامل شدن جمله نباشد، تصدیق است اما جمله ناقص، جزء تصورات است چون هیچ حکمی را در پی ندارد.
به طور کلی هر ادراکی که حکمی در آن بیان شود، تصدیق صورت گرفته است و در غیر این صورت تصور است.
مثلاً وقتی در خانه نشستهاید و محل کار یا مدرسهتان را در ذهن میآورید، این ادراک، تصور است اما وقتی میگویید «دیروز در محل کار بودم» این یک تصدیق است؛ چون حکمِ به بودن در محل کار را به «دیروز» نسبت میدهید. این نسبت دادن و حکم کردن، را تصدیق میگوییم.
فهرست مطالب
چه نوع جملاتی تصدیق هستند؟
تصدیق همواره در جملات خبری واقع میشود. شاید بپرسید جمله خبری چیست؟ جمله خبری، جملهای است که میتوان آن به وصف صدق و کذب درآورد. یعنی محتوای جمله میتواند با واقعیت مطابق باشد یا مطابق با واقع نباشد. به عنوان مثال، در جمله قبلی که گفتیم: «دیروز در محل کار بودم» میتواند صادق باشد، یعنی واقعاً دیروز در محل کار بوده باشم، و میتواند مطابق با واقع نباشد و کذب باشد یعنی دیروز در محل کار نبودم پس این جمله کاذب خواهد بود.
پس تصدیق میتواند مطابق با واقع باشد (صادق باشد) یا مطابق با واقع نباشد (کاذب باشد) و این به دلیل ذات جمله و آن هم «خبری» بودن آن است.
واژههای «تصور»، «ادراک» و «علم» همگی حاکی از یک معنا هستند و مضمون مشترکی دارند، و آن عبارت است از «حاضر شدن صورت اشیاء در نزد عقل»
«تصدیق» نیز در واقع «تصور» است، اما تصوری است که حکم را به دنبال دارد.
چه چیزهایی تصور یا در حکم تصور هستند؟
- لفظ مفرد؛ اعم از اسم و فعل و حرف
- اگر جمله خبری گفته شود ولی ما نسبت به آن «شک» داشته باشیم؛ مثلاً جمله «هر دانش آموزی منطق میداند» اگر نسبت به حکم این تصدیق شک داشته باشیم، در واقع حکمی انجام نشده است و این جمله در حکم تصور خواهد بود.
- مرکب ناقص؛ مانند مضاف و مضاف الیه، شبیه به مضاف، صله و موصول، صفت و موصوف، و هر یک از طرفین جمله شرطیه. در مرکبات ناقص هرگز تصور، اذعان و تصدیقی به دنبال ندارد.
- همه اقسام جملات انشائی؛ مانند امر، نهی، تمنی، استفهام و دیگر امور انشایی که واقعیتی در پس کلام و لفظ ندارد؛ و از این رو اساساً مطابق بودن و یا نبودن با واقعیت خارجی در مورد آن قابل طرح نیست؛ و در نتیجه تصدیق و اذعانی نسبت به جملات انشایی در کار نخواهد بود.
اقسام تصدیق
وقتی خبری بر انسان عرضه میشود، یکی از این حالات چهارگانه برای او حادث میشود:
یا فقط یک طرف خبر یعنی وقوع و یا عدم وقوع آن، را محتمل میشمارد؛ این حالت یقین نام دارد.
و یا احتمال هر دو طرف آن (وقوع یا عدم وقوع خبر) را میدهد، که خود سه صورت دارد؛ هر دو طرف را به یک میزان احتمال میدهد، و یا یکی را بر دیگری ترجیح نمیدهد. پس اگر هر دو طرف را به یک اندازه احتمال دهد، این حالت «شک» نامیده میشود
اگر یکی را بر دیگری ترجیح دهد، در صورتی که آنچه ترجیح داده، مضمون خبر و وقوع آن باشد، «ظن» نامیده میشود که از اقسام تصدیق است.
و اگر آنچه ترجیح داده شده، طرف دیگر خبر، یعنی عدم وقوع آن باشد، «وهم» نامیده میشود که از اقسام جهل است، و عکس «ظن» میباشد.
بنابراین، حالاتی که هنگام مواجهه با یک خبر ممکن است برای انسان روی دهد، یکی از حالات چهارگانه است و حالت پنجمی برای آن متصور نیست
- یقین؛ یعنی اینکه انسان مضمون خبر را تصدیق کند، و احتمال کذب آن را ندهد؛ و یا آنکه عدم وقوع خبر را تصدیق کند، و احتمال صدق آن را ندهد. و به دیگر سخن: تصدیق آن است که انسان، وقوع و یا عدم وقوع یک خبر را به نحو جزمی و صد در صد تصدیق کند، و این برترین قسم تصدیق است.۳
- ظن؛ یعنی اینکه آدمی مضمون خبر و یا عدم آن را رجحان دهد، و در عین حال طرف دیگر را نیز محتمل بداند. این قسم، پستترین اقسام تصدیق است.
- وهم؛ یعنی اینکه انسان مضمون خبر و یا عدم آن را محتمل بشمارد، اما طرف دیگر را بر آن رجحان دهد.
- شک؛ و آن عبارت است از برابر بودن احتمال وقوع و عدم وقوع خبر
نکات مهم در تصور و تصدیق
وهم و شک از اقسام تصدیق نیستند؛ بلکه از اقسام جهل به شمار میروند.
ظن و وهم همیشه عکس یکدیگرند. اگر انسان نسبت به مضمون خبر وهم داشته باشد، نسبت به عدم آن ظن خواهد داشت. و اگر نسبت به عدم وقوع خبر وهم داشته باشد، نسبت به وقوع آن ظن خواهد داشت. بنابراین، ظن به یک طرف، توهم طرف دیگر خواهد بود.
سیروان احمدموسی ۲۶ مهر ۱۳۹۹
خیلی ازتون ممنونم.بسیار شفاف و از پیچیده کردن بی مورد به دور هستید.مانا باشید.
صادق ۱۳ دی ۱۳۹۹
من معمولا کامنت نمیزارم ولی این یکی واقعا عالی بود.
گلاب ۱۵ شهریور ۱۴۰۰
سلام دمتون گرم تا حالا کسی به این سادگی و دقت برام منطق نگفته بود.تصور را متوجه بودم ولی تصدیق را خیر ولی با خواندن این مطلب شیر فهم شدم!
محمد ۱۵ آذر ۱۴۰۰
عالی بود.خیلی واضح و قابل فهم بود.اما میتونست واضح تر هم باشه
سحر ۱۳ تیر ۱۴۰۱
بد نبود