فردوسی، تاریخ را زنده کرد
«حکمت فردوسی؛همایش بررسی نگرهها و اندیشههای حکمی و فلسفی دانای توس»
در آغاز هزاره دوم سرایش شاهنامه و پس از ثبت جهانی این شاهکار گرانسنگ ادبیات جهان در یونسکو، به کوشش بنیاد فردوسی و انجمن حکمت و فلسفه، همایش «حکمت فردوسی» ویژه بررسی نگرهها و اندیشههای حکمی و فلسفی دانای توس برگزار شد. حکمت فردوسی با همراهی فیلسوفان برجسته و اندیشوران نامدار ایرانی در روز شنبه سوم تیرماه از ساعت ۱۶ در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
غلامحسین ابراهیمی دینانی، غلامرضا اعوانی، حسن بلخاری، نصراله پورجوادی، سعید حمیدیان، نجفقلی حبیبی، سید مصطفی محققداماد از استادان هیات علمی این همایش هستند که هر یک با دستمایه قرار دادن گوشهای از دانش و حکمت بازتاب یافته در شاهنامه به واکاوی اندیشههای فرزانه بخرد ایران میپردازند.
به باور راهبران این همایش، شاهنامه در همه روزهای درازنای بلند هزارسالهاش، فراتر از دمیدن شور میهنپرستی در پارسیان، خروش پهلوانی در سلحشوران، روح آفرینندگی در هنرمندان و… گوهری تابناک برای اندیشمندان و دانشوران نامی بوده که در پرتو درخشش برآمده از آمیزش شکوه حکمت ایرانی و پاکی حکمت اسلامی، شاهراهی به شناخت پروردگار و درک هستی را پدیدار ساخته است.
بدین روی واکاوی نگرههای ارزشمند فرزند برومند ایران زمین، آرمانی بس شایسته بوده و هست که کوشش شده در این همایش به پیشگاه شیفتگان و دوستداران فردوسی پیشکش شود.
- خرد در شاهنامه فردوسی؛ دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی
- حکمت عملی در شاهنامه؛ دکتر غلامرضا اعوانی
- حکمت هنر در شاهنامه؛ دکتر حسن بلخاری
- حکیم بودن فردوسی؛ دکتر نصراله پورجوادی
- فردوسی و دو راهی تاریخ؛ دکتر سعید حمیدیان
- سهروردی و فردوسی؛ دکتر نجفقلی حبیبی
- ملاصدرا و فردوسی؛ دکتر سید مصطفی محقق داماد
گفتنی است خانه اندیشمندان علوم انسانی در تهران، خیابان استاد نجات اللهی، نبش خیابان ورشو قرار دارد.
بخشی از سخنان دکتر دینانی در این همایش
فردوسی تاریخ را زنده کرد
فردوسی، عارف، فیلسوف، حکیم، شاعر، حماسه سرا و خردمند بود. او با اینکه فیلسوف مصطلح نیست اما به مانند فیلسوف و حکیم سخن میگوید. خرد علم و آگاهی تحقق یافته در تاریخ است. خرد عقل تعین یافته در تاریخ است و فردوسی به این معنی «خردمند» است و چون خردمند است به تاریخ ایران توجه دارد.
تاریخ ایران از شکوفاترین ابعاد تاریخ بشر است، شاهنامه فردوسی یک اثر حماسی است که در تاریخ نظیر ندارد. هومر و سوفولکوس، ایلیاد و اودیسه و شاهنامه سه شاهکار ادبی تاریخ بشر است که اهل فلسفه شاهنامه فردوسی را از همه برتر میدانند. تراژدی، سرنوشت بی پایان بشر است. انتخاب بین دو خوب و یا دو شر برای برگزیدن شری که کمتر است را تراژدی میگویند که همه انسانها به نحوی در زندگی با این وضعیت روبه رو میشوند. هیچ حماسه ای بدون تراژدی نیست و شاهنامه پر از تراژدی است و اصلاً خود زندگی فردوسی تراژدی است. فردوسی اگر درباره شاه سخن میگوید بحث عدالت را مطرح میکند و اگر شاهی عادل نباشد از نظر او بی ارزش است و آن را “چو گرگی در مرغزار” میخواند.
برای فردوسی «فره ایزدی» یعنی خرد اهمیت دارد. در داستانهای ایرانی این مطلب وجود دارد که زنی یک روز صبح هنگام دوشیدن شیر گاوش متوجه میشود که شیر گاوش کم شده و بر سر میکوبد و وقتی به او میگویند که چیزی نشده مقداری شیرش کم شده شاید علف کم خورده میگوید نه اندیشه پادشاه منحرف شده است. وقتی فردوسی بحث شاه را مطرح میکند به این معنی است. هیچ کتاب حماسی و شعر در عالم به اندازه شاهنامه از توحید و خدا سخن نگفته است.
فردوسی تاریخ را زنده کرد خرد فردوسی، زنده کردن تاریخ تحقق یافته است. فروید تمام نظریه های روانشناسیاش و حتی اصطلاحاتش را از تاریخ تراژدیهای یونان گرفته است؛ ای کاش ما میتوانستیم از تراژدیهای شاهنامه تاریخ خود را کشف کنیم. عدل، فره ایزدی و نور خدا همیشه در ایران مطرح بوده است و عدالت بدون خرد امکان ندارد و در ایران بحث عدالت همیشه مطرح بوده است و شاه بدون عدل، اصلا بی ارزش بوده است.