تعریف
مغالطه بزرگنمایی (exaggeration fallacy) یک نوع ابتلا به خطا در استدلال است که در آن یک ویژگی یا جنبهای از یک موضوع به طور غیرمناسب یا بیش از حد بزرگنمایی میشود. وقتی بدون قصد و غرض خاصی بخواهیم خبری را بازگو کنیم و مطلبی را به اطلاع دیگران برسانیم، طبیعی است که بر هیچ یک از الفاظ و کلمات با ابعاد محتوایی آن خبر تکیه و تأکید نمیکنیم. اما اگر در بازگو کردن آن خبر قصد و غرض خاصی داشته باشیم و هدف خاصی را دنبال کنیم، سعی خواهیم کرد که آن مطلب را به گونهای بیان کنیم که آن قصد و غرض و هدف خاص هر چه بیشتر و بهتر تأمین شود.
زمینه ارتکاب مغالطه بزرگنمایی نیز در همین جاست، زیرا تلاش برای برجسته کردن بعضی از ابعاد یک خبر یا پیام، آن را از حالت طبیعی خارج میکند و احتمالا باعث میشود که متضمن معانی غیر واقعی و نادرستی شود. مغالطههای دیگری را میتوان از مغالطه بزرگنمایی نتیجهگیری کرد که در زیر به چند مورد آن اشاره میکنیم:
مغالطه بزرگنمایی در ویژگی یا جنبهای از موضوع (Exaggerating Importance)
در این حالت، ویژگی یا جنبهای از موضوع به طور ناپایدار و بیش از حد بزرگنمایی میشود. این افزایش اهمیت ممکن است برای تحتتاثیر قرار دادن تصمیمات یا قضاوتها به کار رود.
مثال: فرض کنید کسی در مورد یک محصول خاص حرف میزند و یک ویژگی از آن را به عنوان «بهترین ویژگی تاریخ» توصیف میکند، در حالی که ویژگی مشابه در محصولات دیگر نیز وجود دارد.
تاثیر: این مغالطه میتواند تصمیمگیرندگان را به سمتی جلب کند که بر اساس اهمیت متناقض یا بیش از حد بزرگنمایی شده تصمیم بگیرند، بدون در نظر گرفتن اطلاعات کامل و متنوع موجود در مورد موضوع. اغلب در تبلیغات و ترویج محصولات یا خدمات به کار میرود. تبلیغات ممکن است یک خصوصیت خاص را به عنوان «شگفتانگیزترین ویژگی» معرفی کنند، در حالی که ویژگیهای دیگر ممکن است نادیده گرفته شوند.
راه پیشگیری: ارزیابی دقیق و عدم نادیده گرفتن سایر جنبهها و ویژگیهای موجود در یک موضوع برای پیشگیری یا شناسایی این نوع مغاله اهمیت فراوانی دارد.
مغالطه بزرگنمایی در تاثیر (Displaying Effect)
در این نوع مغالطه، اثر یا تاثیر یک ویژگی یا عامل به طور نادرست و بیش از حد بزرگنمایی میشود. این مغالطه ممکن است توسط افراد یا نهادها به کار گرفته شود تا توجه به تاثیر خود را بیشتر کنند.
مثال: فرض کنید یک شرکت تبلیغاتی در مورد محصولی حاوی ویتامین C باشد و ادعا کند که مصرف این محصول میتواند تمام مشکلات سلامتی شما را حل کند، حتی بدون نیاز به سایر تدابیر بهداشتی.
تاثیر: این مغالطه میتواند تاثیرگذاری و جذابیت محصول را افزایش دهد، اما اغلب باعث نادیده گرفتن اطلاعات کامل و متنوع مربوط به موضوع میشود.
مغالطه بزرگنمایی در نادرست بودن یک ویژگی یا موضوع (Insult to Superiority)
در این نوع مغالطه، ویژگی یا وضعیت موجود به طور نادرست و بیش از حد بزرگنمایی میشود به نحوی که دیگر انتخابها یا موضوعات به نظر کم اهمیت و غیرمناسب میآیند. این مغالطه به منظور افزایش ارزش یا مرغوبیت خود بر سایر گزینهها به کار میرود.
مثال: فرض کنید یک شرکت تولیدکننده لوازم الکترونیک دعوا کند که محصولاتشان «تنها گزینه معقول» برای مصرفکنندگان است و سایر محصولات با کیفیت پایین و ناپایدار هستند.
تاثیر: این مغالطه ممکن است افراد را به سمت انتخاب محصول یا خدمات مبتنی بر افزایش مرغوبیت ترغیب کند، در حالی که ممکن است گزینههای دیگر نیز خصوصیات و ویژگیهای مثبت داشته باشند. این نوع مغالطه میتواند در استراتژیهای بازاریابی برندها برای ترغیب مشتریان به خرید محصولات یا خدمات آنها به کار رود.
مغالطه بزرگنمایی در تعریف تا حد بیمعنی شدن آن (Empty Definition)
در این نوع مغالطه، یک ویژگی یا وضعیت به طور نادرست تعریف میشود و اهمیت یا معنا به آن افزوده میشود. این مغالطه معمولاً با ایجاد تعریفهای اغراقآمیز و بیمعنی به منظور تحقیر یا بزرگنمایی از یک موضوع به کار میرود.
مثال: فرض کنید کسی در مورد یک کالا اظهار کند: «این کالا تمام مشکلات زندگی را حل میکند!» در اینجا، تعریف «تمام مشکلات زندگی را حل کردن» به طور غیرمعقول و بیمعنی به کالا افزوده شده است.
تاثیر: این مغالطه ممکن است به کار برده شود تا به موضوعی نامعقول یا ناپایدار ارتباط داده شود و اهمیت زیادی به آن افزوده شود. که این افزودن میتواند تصورات غلطی درباره یک موضوع ایجاد کند.
جمع بندی مغالطه بزرگنمایی
مغالطه بزرگنمایی را میتوان نتیجه عدم رعایت اصل تیغ اوکام دانست. براساس اصل تیغ اوکام توضیحات باید به سادگی و با کمترین تعداد فرض و علت ممکن بیان شوند. به عبارت دیگر، اگر دو توضیح برای یک پدیده مشابه باشند، توضیحی که با کمترین فرض و پیچیدگی مواجه باشد، احتمالاً درستتر است.
نظرات