سقراط جهان اسلام ، خواجه نصیر طوسی است !
بخشی از متن برنامه معرفت (پخش شده در هشتم دی ماه ۱۳۹۱)
- سوال این است با توجه به اینکه عصر ارتباطات است . ابزار گفتگو و ارتباط فراهم است .ولی آدم ها با هم گفتگو نمی کنند ریشه اش اینجا نیست که تا انسان با خودش سر گفتگو را باز نکند ، با دیگران نیز نمی تواند گفتگو کند . آیا انسان امروزی با خودش قهر نیست ؟ که ما میبینیم در بیان خواجه که یکی مثل فخر رازی را در کنارش می نشاند .ما نشسته ایم در کنار هم اما فرسنگ ها از هم دوریم
دقیقا. بهترین سوال را مطرح کردید . انسان وقتی که با خودش قهر شد ، اصلا چرا انسان با خودش قهر است ؟ با عقل اش قهر است . سود پرستی ، زمانه زدگی ، روزمرّگی ،غرق شهوات بودن ، همه چیز را راحت آسان به دست آوردن ، موجب می شود که انسان با تعقل اش قهر کند .
من در سخنم عرض کردم شرط اول گفتگو صداقت است ، بارها این جمله را عرض کردم در همین جا و همیشه در کلاسها این را می گویم ، که انسان در مرحله اول باید با خودش صادق باشد .کسی که با خودش صادق نیست ، والله با هیچ کس صادق نیست .محال است که انسان با خودش صادق نباشد و با دیگران صادق باشد . این دروغی بیش نیست .
شرط اول صادق بودن با دیگران این است که با خودت صادق باشی . با خود صادق بودن یعنی چی ؟ یعنی با عقلت کنار بیا و بفهم که این حرفی که می خواهی بزنی از روی کلاه سر گذاشتن و فریب نیست . وقتی فهمیدی این سخنی که داری می گویی برای کشف حقیقت است نه برای فریب دادن ، نه برای کسب سود ، این را باید بفهمیم که من این سخن را می گویم برای کشف حقیقت این سخن هم اگر این حال را داشت ، این سخن خیلی حقیقی و واقعی است .اگر او برای کشف حقیقت می شنود و می گوید و شما هم برای کشف حقیقت می شنوی و می گویی ، این سخن خیلی حقیقی است و خیلی از حقایق ظاهر می شود . اما اگر او می گوید برای فریب دادن شما و شما می گویی برای فریب دادن او ، اصلا این سخن نیست ، شیطنت است . پس شرط اول گفتگو ، صداقت افراد با خودشان است .
- آیه اش را بخوانم استاد . خداوند می فرماید :{و بَشِّرِ الّذینَ أَمنوُا أنَّ لَهُم قَدَمَ صِدقٍ عِندَ ربِّهِم } چقدر زیباست.
قدم صدق چیه ؟ قدم اندیشه است . صدق در این اندیشه است یا در همین پا ! قضایای صادقه ، تطابق اندیشه با خارج است . « قدم صدق » که آیه شریفه می فرماید یعنی قدم اندیشه شما در اندیشه ات صادق باش . اصلا صدق در اندیشه است . صدق ، صفت اندیشه است . پس شما باید در اندیشه صادق باشی . با خودت صادق باشی . با طرف مقابل صادق باشی . اگر با خودت صادق بودی ، با طرف مقابل صادق هم هستی
آدم اگر با خودش صادق بود ، با عالم صادق است .اگر کسی با خودش صادق نبود ، با جهان قهر است . دروغ می گوید ، دروغ گو است . دروغ گو ترین فرد عالم است . آن وقت اگر شرایط سخن رعایت شد ، حقایق هم آشکار می شود علت اینکه امروز هم گفتگو است و حقیقت ظاهر نمی شود و آشکار نمی شود ، برای این است که اشخاص با خودشان صادق نیستند . وقتی با خودش صادق نیست به دیگری دروغ می گوید ، او هم دروغ می گوید . خوب از یک خروار دروغ گفتن چی در میاد؟ یک خروار دروغ !!
یک سال بشین و حرف دروغ بزن، خوب یک خروار دروغ در میاد . دروغ که چیزی کشف نمی کند . پس شرایط گفتگو خیلی سنگین است و شرط اولش صدق است و رشد اندیشه . هر چه آدم با خودش صادق باشد ، اندیشه اش رشد پیدا می کند و هر چه اندیشه رشد پیدا کند ، این سخن گفتن ها ، حقایق را بیشتر آشکار می کند و سرانجام در کلمه آخر عرض کنم که :
حقایق ، بدون گفتگو هرگز کشف نخواهد شد .
کشف حقایق در گرو گفتگو است . این حقایق ، چه حقایق اجتماعی باشد ، چه حقایق فیزیکی باشد یا حقایق اعتباری و اجتماعی . فرق نمی کند . یا حقایق سیاسی حتی .تکوین عالم حتی ، جماد و نبات و حیوان عالم ، اصلا فیزیک عالم تا برسی به روحانیت عالم ، اینها با صدق برملا می شود . و اگر انسانها رعایت بکنند صدق را و از خواجه گفتگو را یاد بگیرند .
ببینید خواجه نصیر با همه آدم ها صحبت کرده ، کتاب هم همین را دارد می گوید . با دشمنان اسلام صحبت کرده ، با شیعه صحبت کرده ، با سنّی صحبت کرده ، با حکیم صحبت کرده با متکلّم ، با ریاضیدان ، با منجّم صحبت کرده ، چقدر رعایت کرده شرایط سخن ورزی را !
یک ذرّه تعصّب در سخنان خواجه ، شما نمی بینی .شما از من پرسیدی که چرا شیفته خواجه هستی .
من نا خود آگاه شیفته ام . یک انسانی با این صداقت ، در یک چنین قرنی که بدترین ِ زمان گذشته بوده . زمانه او یکی از بدترین ادوار تاریخی ما بوده است بعد از حمله مغول . این مرد با این صداقت ، وارد گفتگو با جهانیان شده و آثارش را هم بجا گذاشته و حالا متاسفانه مقداری مورد غفلت واقع شده و این از بی توجهی ماست و الا نباید به خواجه بی توجه باشیم الان که بیشتر باید به خواجه نصیر توجه کنیم . به هر صورت چنان که شما فرمودید ، گفتگو در قید زمان و مکان نیست و ما می توانیم در هر لحظه و در هر کجا و در هر زمان با مخاطب خودمان که هم دل ماست با هم گفتگو کنیم . و گفتگوی دو همدل که چه اسراری را آشکار نمی کند ! چه حقایقی که کشف نمی شود در این گفتگو های دوستانه و صمیمانه .
شما می دانید که زیباترین صحنه زندگی یک آدم ، گفتگوی صمیمانه است با یک همدل .من فکر نمی کنم که زیباتر از این چیزی باشد که دو همدل با هم صادقانه و صمیمانه سخن بگویند . چه منظره ای از این بهتر می توانید تصور کنید ؟!!
خیلی زیباست . که هم دل باشند و گفتگو کنند صمیمانه . چقدر زیبایی دارد .
- استاد یک سوال زیبایی که باز پیش می آید این است که گفتگو حلقه اتصال نسل ها و اعصار با یکدیگر است آدم به این که نگاه می کند می بیند که خواجه نصیر چقدر تاریخ اندیشه و جریان فکری را مثل حلقه های یک تسبیح به هم متصل کرده است . اگر این رشته نبود همه چیز از هم می پاشید .
گسسته بود از هم . پاشیده بود از هم . ببینید وقتی صادقانه صحبت کردن (اثرات زیادی دارد ) . همان طور که عرض کردم ، سقراط ۲۵۰۰ سال پیش ، حرف زده است ولی صادقانه سخن گفته است . عرض کردم ننوشته اما سخن گفته است . از روی صدق و حکمت سخن گفته است . امروز از ورای تاریخ بعد از دو ، سه هزار سال ، کلام روح افزا و جان فزای او را در یک کلمه می شنویم که گفت :«بشر ! خودت را بشناس » چقدر هم دلانه است . سقراط ، دو سه هزار سال پیش سخن گفت ؛ من خواجه نصیر را در جهان اسلام ، سقراط جهان اسلام می دانم . به من نگو اغراق می گویی
من اغراق نمی گویم خواجه نصیر ، سقراط جهان اسلام است .چون اهل گفتگوست . « نصیر الدین طوسی فیلسوف گفتگو » اسم همین کتاب (که در دست شما است ) می باشد . واقعاً فیلسوف گفتگوست . سقراط جهان اسلام ، خواجه نصیر طوسی است . سقراط هم ، سقراط جهان خودش است و اینها از ورای تاریخ ، فرمایش شان به گوش ما می رسد و ما همدلی داریم با سخن سقراط . وقتی که می بینیم همدل می شویم . اگر کسی همدلانه آثار خواجه را به درستی بخواند ، چقدر همدلی خواهد یافت و چقدر این مرد بزرگ با مخاطبان خودش همدل بوده است .چقدر زیبا صحبت کرده . ما امروز باید آداب سخن گفتن را بیاموزیم نه تنها ما ، جهان باید آداب سخن گفتن را بیاموزد .کلّ جهان .
ای کاش گوش جهانیان به آداب سخن گفتن آشنا میشد .و با همدیگر به درستی سخن می گفتند . اثری از آثار جنگ پیدا نمی شد . اثری از آثار استعمار و استبداد و اینها پیدا نمیشد .اگر به درستی با هم سخن می گفتند اما چه کنم که آداب سخن گفتن در بین جامعه به درستی رعایت نمی شود .
با سلام برنامه معرفت بسیار عالیست اگر وقت برنامه را زیاد کنند عالیتر نیز خواهد بود درضمن اگر کتاب خواجه نصیر دکتر دینانی عزیز هم تجدید چاپ میشد خیلی خوب بود چون در بازار نبود .متشکرم
با سلام
هرچند تکرار مکرراته اما لازم میبینم کمال تشکر رو از مسئولین سایت داشته باشم
خدا قوت
یا علی