زندگی و مرگ بزرگمهر حکیم
(۵۱۱- ۵۸۰ میلادی) بزرگمهر حکیم پسر بختگان بنا به مندرجات منابع شرقی وی در شهر مدائن متولد شد و در کودکی به تحصیل علوم پرداخت و آوستا را نزد موبدان آموخت و چون به سن رشد رسید معلم و استاد مخصوص هرمز پسر خسرو انوشیروان (۵۳۱ – ۵۷۹ میلادی) گردید و سپس شاه چون دانایی و فرزانگی و لیاقتش را دید او را وزیر خود کرد و در باب عقل و کفایت او روایتهای زیادی نقل کردهاند و گویند که پادشاه هند دستگاه شطرنج نزد پادشاه ایران فرستاد و بزرگمهر اسرار آن را کشف کرد و در برابر بازی نرد را اختراع نمود و از او رسالهای به زبان پهلوی به نام: «پند نامک وزرگمهر بختگان» یعنی: پندنامه بزرگمهر پسر بختگان، در چهارصد و سی کلمه به یادگار مانده است و چنانکه نوشتهاند وی بعد از فوت انوشیروان به طبرستان رفت و چون سخنان زنندهای بر علیه هرمز چهارم (۵۷۹ – ۵۹۰ میلادی) پسر خسرو انوشیروان به زبان آورده بود از این رو به فرمان آن شاه به سال ۵۸۰ میلادی در شصت و نه سالگی به قتل رسید.
بزرگمهر به یکی از فرزانگان و حکما و اندیشمندان عهد ساسانی به شمار میرود و پندنامه بزرگمهر از سخنان حکیمانه اوست و در کتابهای اسلامی هم کلمات قصار او را نقل کردهاند که بسی ارزنده است.
استاد ملک الشعرای بهار در کتاب سبک شناسی درباره بزرگمهر میگوید: بزرگمهر از وزرا و مستشاران و درباریان عمده انوشیروان بوده است و در مقدمه اندرز بزرگمهر مقام و القاب خود را چنین شرح میدهد: «وزک متر بوختکان – وینان پت سپستان شتر. و اوسیکان خسرو ودرین پت» یعنی: بزرگمهر پسر بوختک رئیس «رأی زنان خاص دربار کشور ملقب به اوستیکان خسرو یعنی پلیس و پاسبان شخصی پادشاه و رئیس دربار و چنین به نظر میرسد که بزرگمهر بختگان همین داد برزمهر بوده است که به تخفیف او را مهر خواندهاند و گویند از وزرای بزرگ خسرو کواتان بود و به دست هرمز کشته شد و روایت قتل بزرگمهر بدست کسری که به انواع و اشکال گوناگون در تواریخ ضبط شده است مربوط به قتل برزمهر یا دادبرزمهر است و نیز در کتب ادب عرب آمده است که بعد از انقراض ساسانیان بزرگمهر به طبرستان رفت و از او پرسیدند که موجب انقراض ساسانیان چه بود؟ پاسخ داد که کارهای بزرگ را به مردم خود سپردند و کارهای خرد را به مردم بزرگ.
بزرگان به کار کوچک دل ننهادند و خردان از عهده کار بزرگ برنیامدند و ناچار هر دو تباه گشتند.
طبق گفته فردوسی و ثعالبی، بزرگمهر هنگامی که در مرو به تحصیل میپرداخت، به دربار انوشیروان فراخوانده شد. انوشیروان از او خواست تا خواب او را تعبیر کند؛ و بزرگمهر نیز به درستی این کار را انجام داد. همین امر سبب شد تا بزرگمهر به عنوان مشاور و وزیر شاه انتخاب شود
مسعودی مینویسد: که بزرگمهر بن بختگان وزیر خسرو پرویز بود و چون سیزده سال از پادشاهی خسرو بگذشت بزرگمهر را متهم به زندقه و مانویت کرد و او را به زندان افکند به او نوشت که چرا با چنین عقل و درایت بایستی به ثنویت و مانویت میل کنی. بزرگمهر پاسخ داد آنگاه که بخت با من یار بود از ثمره عقل خود سود بر میگرفتم و چون اکنون یخت با من یار نیست از خبر مایه میگیرم و خسرو دستور داد او را کشتند و ظاهره سعودی میان انوشیروان و خسرو پرویز اشتباه کرده است زیرا خسرو پرویز چنین وزیری داشته است.
شخصیت بزرگمهر حکیم
برپایهٔ منابع دوران اسلامی، بزرگمهر حکیم افزون بر وزیر خردمند انوشیروان، دانشمند، قهرمان میهنی، دانای رمز و رازهای سربهمهر، سبب شرمساری حکومتهای هند و روم در برابر ایران، دانا به دانشهای پزشکی و ستارهشناسی نمایانده شده است. پندنامه بزرگمهر به انوشیروان و داستان بازی نرد و شطرنج، از مهمترین داستانهای دورهٔ تاریخی شاهنامه است. هفت بزمی که بزرگمهر در آنها دستاورد حکمت و اندیشهٔ خویش را به انوشیروان ارائه میکند در شاهنامه بیان شده است. نیز او چکیدهٔ حکمت خویش را در دوازده قانون به خسرو اول داد که پاسداشتن آنها سبب امن و امان برای پادشاه و مردمان است. پنددهی بزرگمهر به نوشینروان چنان در چشم نویسندگان دوران اسلامی پررنگ آمده که در آثار این دوره، پند و اندرز با نام بزرگمهر همنشیناند.
جاحظ، ابن قتیبه، ابن عبدریه، ابراهیم بیهقی و تنوخی از نویسندگان عرب، پندهای مشابهی را در آثار خویش آوردهاند. برترین آموزههای اخلاقی در آثار نویسندگان ایران مانند مرزبان بن رستم، عنصرالمعالی، خواجه نظامالملک، عوفی، سعدی در گلستان و جامی در بهارستان، به روایتهای گونهگون به بزرگمهر نسبت داده شدهاست. در داستانهای گلستان و بهارستان — که منبع آنها روشن نیست — انوشیروان نمونهٔ دادگری نمایانده میشود که این دادگری از خرد بزرگمهر سرچشمه دارد؛ و روایت رابطهٔ میان این دو تن در دربارهای پُرگزند دوران اسلامی، بهانهای برای بیانِ بایستگیِ پاسداشتنِ داد و خرد در فرمانروایی بودهاست.
خلفای عباسی برای موازنه میان اقوام قلمرو خلافت، هماره شیوهٔ ساسانیان را پیش چشم داشتند و روش خسرو اول و وزیر او، بزرگمهر را پی میگرفتند. حتی در منابع عربی اولیه، ابومسلم خراسانی از فرزندان بزرگمهر دانسته شدهاست. از دیگر ابعاد شخصیتی بزرگمهر، مهارت پیشگویی و دانایی به رازهای نهان است. ابن خلدون پیشگویی زوال ساسانیان و تولد پیامبر اسلام را از بزرگمهر میداند. بهگفتهٔ مجیدی، این روایتها سرچشمهٔ دانش بزرگمهر را از دو راه میدانند: نخست خوابگزاری و دوم دریافت شهودی. از همینرو سهروردی در بیان مبانی اندیشهٔ حکمت اشراق دربارهٔ نور و ظلمت، پایهگذاران این حکمت را حکیمان پارسی مانند بزرگمهر میداند. همچنین بزرگمهر نمونه و معیار وزیران باتدبیر با ویژگیهایی سنجیده در ادب پارسی نمایانده شدهاست.
حکایتی از بزرگمهر حکیم
بزرگمهر حکیم در کشتی نشسته بود که طوفان شد ناخدا گفت که دیگر امیدی نیست و باید دعا کرد مسافران همه نگران بودند اما بزرگمهر آرام نشسته بود گفتند در این وقت چرا اینگونه آرامی او گفت نگران نباشید زیرا مطمئنم که نجات پیدا میکنیم و همانگونه شد که او گفته بود و کشتی به سلامت به ساحل رسید.
مسافرین دور بزرگمهر حلقه زدند که تو پیامبری یا جادوگر! از کجا میدانستی که نجات پیدا میکنیم بزرگمهر گفت: من هم مثل شما نمیدانستم اما گفتم بگذار به اینها امیدواری بدهم چرا که اگر نجات نیافتیم دیگر من و شما زنده نیستیم که بخواهید مرا مواخذه کنید.
فای مرموز 3 اردیبهشت 1401
طولانیه 😑ولی ممنون🤗😊
طاهره یوسفی راد 28 مهر 1401
عالی بود مررررسی
شاهرخ طوافیان 29 بهمن 1401
اگر چندتا از پندهای بزرگمهر را می نوشتید خیلی جالبتر بود
هستی پورشمسی 4 اردیبهشت 1403
بابا خیلی طولانیه ولی خب خوبه
Abolfazl 8 اردیبهشت 1403
🙇🙇🙇