پاسخ به: فلسفه به چه دردی می خورد؟

#17059
فیلسوف‌یار
مدیرکل

جناب سامیار عزیز

از شما دعوت می کنم به مطالعه زندگینامه فیثاغورس آن بخش که :

بیشتر علم­ها در آغاز امر با نوعی از باورهای نادرست همراه بوده ­اند، و این امر بدانها رنگ خیالی و پنداری می داده است. ستاره شناسی با ستاره بینی (یا طالع بینی)، و شیمی با کیمیاگری مربوط بوده است. اما ریاضیات با نوع خالص­تری از خطا همراه بوده است. یعنی چنین به نظر می رسیده است که معرفت ریاضی امری است مسلم، دقیق و قابل انطباق با جهان واقع. به علاوه این معرفت از راه تفکر محض، بی آنکه نیازی به مشاهده داشته باشد، به دست می آید. در نتیجه ریاضیات را غایتی پنداشتند که معرفت تجربی عادی به پای آن نمی رسید.

براساس ریاضیات، این تصور پیش آمد که فکر برتر از حس و مکاشفه برتر از مشاهده است. اگر دنیای محسوس به کار ریاضیات نیاید، بدا به حال دنیای محسوس. از راههای مختلف روش­هایی برای رسیدن به کمال مطلوب ریاضی جستجو شد، و حاصل این جستجوها بود که منبع اشتباهات بسیاری در مابعد الطبیعه و نظریه معرفت گردید. این نوع فلسفه با فیثاغورس آغاز می شود.

از فرمایشات شما در باب ریاضی بوی جایگزینی معرفت ریاضی به جای «معرفت» می آید

متن کامل معرفی فیثاغورس در فیلسوف یار: https://philosophyar.net/pythagoras/