استعداد در ماده، تابع فعل فاعل است

در بادی امر چنین به نظر می رسد که همواره صدور فعل از فاعل طبیعی، تابع استعداد ماده است، به طوری که اگر استعداد ماده نباشد، صدور فعل از فاعل امکان پذیر نیست؛ در حالی که براساس قاعده مورد بحث، هرگونه انفعال و استعداد در ماده، تابع فعل فاعل خواهد بود و به این ترتیب قضیه کاملا برعکس آن چیزی است که در بادی امر به نظر می رسد و این از آن جهت است که در صرف شیء هیچ گونه امتیاز وجود ندارد، چنان که گفته اند: لا میزَ فی صرفِ الشیء

بنابراین، در صرف قوه و استعداد، که عبارت است از هیولای اولی، هیچ گونه امتیازی نیست؛ بلکه قوه صرف و واحد محض است که اختصاص دادن هر گونه صورت فعلیه ای در مورد آن بدون مخصص خواهد بود. مثلا تخصص یافتن قوه صرف و هیولای محض به صورت حنطه (گندم) یا شعیر (جو) بودن، بدون تخصص است؛ مگر اینکه مابه الاستعداد در هیولی و قوه صرف مختلف گردد که در آن صورت استعدادهای متفاوت، بلکه بی شمار در آن پیدا خواهد شد و در نتیجه، صورتهای فعلیه گوناگون به آن افاضه می شود.

مثلا مابه الاستعداد قوه صرف اگر صورت منوی قرار گیرد، برای قبول صورت های متفاوت تا مقام انسان کامل آماده می گردد و اگر ما به الاستعداد صورت «حنطه سابقه» باشد، هیولی برای قبول صورت «حنطه لاحقه» آماده می گردد. هم چنین اگر مابه الاستعداد صورت شعیر سابقه باشد، هیولی برای قبول «شعیر لاحقه» آماده می شود

همچنین اگر نسبت به صور سابقه به طور تسلسل تعاقبی نقل کلام گردد، تا بی نهایت ادامه می یابد و هیچ گونه اشکالی را در برنخواهد داشت، زیرا در غیر این صورت انقطاع فیض لازم می آید و به این ترتیب این تسلسل در مابه الاستعداد تا بی نهایت ادامه می یابد و شکی نیست که ما به الاستعداد در قوه صرف، اثر فعل فاعل است.

اگر هیولای محض و قوه صرف، بدون فاعل مباشر، برای تحریکات و تصویرات کفایت می نمود، هرگز به اثبات طبایع و نیروها و نفوس نیازی نبود در حالی که طبایع و قوا و نفوس با ادله فراوان به اثبات می رسند و از اثبات آنها بی نیاز نخواهیم بود . بنابراین صحیح است که گفته شود:

  • کلّ انفعالٍ و استعدادٍ فی مادّهٍ تابعٌ لفعل فاعل

یعنی هر گونه انفعال در ماده براساس مابه الاستعداد انجام می شود و ما به الاستعداد در ماده، اثر فاعل مباشر خواهد بود. پس استعداد و انفعال در ماده، تابع فعل فاعل مباشر است و قاعده مورد بحث ناظر به این مطلب است.

امتیاز دهید post

پست های مرتبط

مطالعه این پست ها رو از دست ندین!
بسیط نمی‌تواند فاعل و قابل باشد

بسیط نمی‌تواند فاعل و قابل باشد

قاعده بسیط نمی تواند فاعل و قابل باشد از جمله قواعدی است که برای اثبات برخی مسائل فلسفی به آن استناد شده که از جمله آن اضافه کردن قید حیثیت در تعریف قوه است

بیشتر بخوانید
قاعده بسیط الحقیقه

شرح قاعده بسیط الحقیقه

قاعده بسیط الحقیقه یعنی چیزی که در حقیقت، بسیط و کامل بالذات است و هیچ قیدی ندارد، همه چیز است و وحدت محض است. آنچه مطالعه می‌کنید خلاصه‌ای از شرح این قاعده است که در کتاب قواعد کلی فلسفه در فلسفه اسلامی نوشته دکتر دینانی به چاپ رسیده است

بیشتر بخوانید
انقلاب حقیقت محال است

انقلاب حقیقت محال است

قاعده عقلی و فلسفی انقلاب ماهیت محال است زیرا ماهیت از آن جهت که خود ماهیت است، جز همان ماهیت چیز دیگری نیست مفهومی جز خود آن ماهیت بر آن ماهیت صدق نمی کند.

بیشتر بخوانید

نظرات

سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آواتار کاربر کاربر مهمان بهاران 11 بهمن 1391

با سلام و عرض تشکر بسیار
دیگه کم کم داره خیلی سخت می شه . کاش این قواعد رو هم جناب استاد در کلاس های آینده توضیح بدن و شما هم لطف کنین توی سایت بگذارید. چون همه علاقه مندان تحصیلات آکادمیک فلسفه ندارن. لطفا اگه ممکنه پاراگراف دوم رو کمی بیشتر توضیح بدید.
بی نهایت سپاس

آواتار کاربر کاربر مهمان شیعه 19 تیر 1392

با سلام،

بسیار ممنون از این سایت پر بار. واقعاً دستتان درد نکند و خسته نباشید.

می‌خواستم سوال کنم چگونه میتوانیم این کتاب یعنی‌ قواعد کلی‌ فلسفی‌ در فلسفه اسلامی را تهیه کنیم؟

با توجه به خلاصه بودن قواعد در اینجا و وجود اصطلاحات پیچیده فلسفی‌ شخصا گاهی‌ فهم مطالب برایم دشوار میشود.

ولی‌ همین که این مجموع قواعد را به صورت خلاصه در اینجا میگذارید خود گوهریست گرانبها.

زنده باشید و سپاس فراوان

‌شیعه