مغالطه اشتراک لفظ
مغالطه اشتراک لفظ زمانی رخ میدهد که یک کلمه یا عبارت در یک جمله یا استدلال، چندین معنا داشته باشد و ما بدون توجه به این چندمعنایی، از آن برای استنتاج یک نتیجه استفاده کنیم.
مثال: علی دیروز «بار» جابجا کرد. «بار» واحد اندازه گیری فشار است. پس علی دیروز واحد اندازه گیری فشار را جابجا کرده است.
زمینه پیدایش مغالطه اشتراک لفظ
در نظر علم منطق یک لفظ یا اختصاص به یک معنا دارد یعنی به طور کلی یک معنا از یک لفظ دریافت میکنیم که به این نوع الفاظ «الفاظ مختص» میگوییم اما مشکل (یا مغالطه) در جایی پیش میآید که یک لفظ دارای چند معنا باشد و به همه آن معانی به طور مساوی ما را راهنمایی کند. به عبارت دیگر وقتی «لفظ مشترک» به کار ببریم، جایی است که موضع مغالطه اشتراک لفظ را ایجاد میکند. مثل کلمه «شیر» که هم بر شیرِ جنگل، شیرِ حیوانات، شیرِ آب و.. استفاده میکنیم. اگر لفظ شیر بدون هیچ نشانهای که بفهماند منظور کدام یک از «معانی» شیر است، استفاده شود، دچار اشتباه در برداشت معنی و به غلط افتادن در آنچه منظور گوینده است، خواهیم شد.
چند مثال برای مغالطه اشتراک لفظ
- سعادت غایت زندگی انسان است و غایت زندگی انسان مرگ است، پس سعادت انسان همان مرگ اوست
- هر رسانا ماده است. چوب هم ماده است. پس چوب هم رسانا است
- انگور شیرین است. شیرین معشوق فرهاد است. پس انگور معشوق فرهاد است.
- او سیر است. سیر بو میدهد. پس او بو میدهد!
- خانه ارزان، کمیاب است. هر چیز کمیاب گران است. پس خانه ارزان گران است.
این تناقض گویی که ارزان، گران است چگونه قابل توجیه است؟ به نظر میرسد مقدمات از صحت و استحکام کامل برخوردارند و هیچ اشکالی به استدلال وارد نیست، اما نتیجه آن تناقض آمیز است. علی رغم این که این استدلال در اینجا صراحتاً به عنوان نمونه و مثالی برای مغالطه اشتراک لفظ مطرح شده، در عین حال، بسیاری از افراد نمیتوانند اختلاف بسیار دقیق بیان دو معنای «کمیاب» در مقدمه اول و دوم را تشخیص دهند.
همانطور که ذکر شد مغالطه اشتراک لفظ منحصر به شکل قیاسی نیست، بلکه مثالهای زیادی در اشکال دیگر برای این مغالطه وجود دارد. یک شکارچی به دنبال یک سنجاب است تا آن را با تفنگ هدف قرار دهد و شکار کند. سنجاب پشت درخت قطوری پنهان میشود. شکارچی آهسته آهسته از فاصله دور به دور درخت میچرخد تا سنجاب را در تیررس خود قرار دهد. اما سنجاب نیز که پشت درخت پنهان شده با چرخش شکارچی میچرخد، به طوری که شکارچی موفق نمیشود سنجاب را ببیند. حال سؤال این است که شکارچی که به دور درخت میچرخد، آیا به دور سنجاب هم میچرخد یا نه؟ پاسخ به سؤال فوق میتواند برای افراد ناآگاه بحث طولانی و بی فایدهای را به دنبال داشته باشد، اما شخصی آگاه، هم میتواند ثابت کند که شکارچی به دور سنجاب میچرخد و هم میتواند ثابت کند که شکارچی به دور سنجاب نمیچرخد. رمز این مطلب همان اشتراک لفظ و وجود دو معنا برای به «دور چیزی چرخیدن» است.
نکته دیگر درباره این مغالطه این است که بسیاری از منطق دانان آن را مغالطه اشتراک اسم نامیدهاند، اما چنانکه ملاحظه شد ما آن را مغالطه اشتراک لفظ نامیدیم، زیرا علاوه بر اشتراک اسم، «اشتراک فعل» و حتی «اشتراک حرف» را نیز در بر میگیرد و تعدد معانی هر یک میتواند موجب ارتکاب مغالطه شود.
چند مثال برای اشتراک اسم و صفت
– او و همسرش پنج سال اختلاف داشتند. (اختلاف: تفاوت؛ مشاجره)
– حمید دوست بیست ساله من است. (بیست ساله: برای مدت بیست سال؛ دارای سن بیست سال)
چند مثال برای اشتراک فعلی
او چند غزل سعدی را خوب و بی اشکال خواند. (خواندن: قرائت کردن؛ اعلام کردن)
– آنها از ما چند عکس گرفتند. (عکس گرفتن: دریافت کردن عکس؛ عکس انداختن)
– اگر دادگاه هم بگذارد، من پا روی حق نخواهم گذاشت. (گذاشتن: اجازه دادن؛ قرار دادن)
چند مثال برای اشتراک حرف
- دهمین و آخرین فصل کتاب درباره عبادت است. (و: عطف (با)؛ بیان (یعنی))
- با وجود امثال شما وضع دانشگاه اصلاح نمیشود. (با: علی رغم؛ در صورت)
- او عمری با ریا و خودخواهی مبارزه کرد. (با: پیشوند؛ حرف اضافه برای تعدیه)
- بعضی شرکتها نظیر آرامکو یا کمپانی نفت خلیج باعث تضعیف مواضع اوپک میشوند. (یا: تقسیم و تردید؛ تساوی، معنای «به عبارت دیگر»)
مغالطه اشتراک لفظ را چنین تعریف کردیم: «استعمال یک لفظ در یک متن با معانی گوناگون، بدون توجه به تعدد معانی آن، به طوری که این امر موجب استنتاج خطا شود» اما با توجه به مثالهایی که اخیراً ذکر شد باید این نکته را اضافه کنیم که گاهی تعریف قبل بر مغالطه اشتراک لفظ صدق نمیکند، زیرا اولاً، لفظ مشترک تنها یک بار استعمال میشود و ثانیاً، قید «بدون توجه به تعدد معانی» لازم نیست و چه بسا شخصی با علم و آگاهی از تعدد معانی لفظ مشترک، جمله مشتمل بر آن لفظ را بیان میکند و در شرایط گوناگون مدعی میشود که معنای خاصی از آن را در نظر داشته است. ثالثاً، مغالطه اشتراک لفظ در جملاتی از قبیل مثالهای مذکور به طور بالفعل موجب استنتاج خطا نمیشود، زیرا اساساً استنتاجی صورت نگرفته است. بنابراین، با لحاظ مثالهای اخیر میتوان مغالطه اشتراک لفظ را این طور تعریف کرد:
استفاده از یک لفظ مشترک در جمله، به طوری که شنونده یا خواننده معنایی مغایر با معنای مورد نظر گوینده یا شنونده را از آن درک کند و یا اینکه اساساً گوینده یا شنونده در مورد تعدد معانی تعمد داشته باشد و بخواهد در شرایط مختلف مدعی یکی از آن معانی شود
اشاره قرآن کریم به مغالطه اشتراک لفظ
قرآن کریم در آیات گوناگون به ارتکاب بسیاری از مغالطات از سوی کفار، منافقان یا اهل کتاب اشاره کرده است. از جمله مغالطاتی که قرآن کریم به آن اشاره کرده و حتی راه جلوگیری از آن را نیز مشخص نموده، مغالطهٔ اشتراک لفظ است که خود قرآن به عنوان زبان بازی از آن یاد کرده است:
{مِنَ الَّذِینَ هَادُوا یحَرِّفُونَ الْکلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَیقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَینَا وَاسْمَعْ غَیرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَیا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِی الدِّینِ} (سوره مبارکه نشاء آیه 46) بعضی از یهودیان کلمات را تحریف و جابه جا میکنند و میگویند: شنیدیم و نپذیرفتیم و بشنو و نشنیده بگیر و میگویند «راعنا» و زبان بازی میکنند و در دین (اسلام) طعنه میزنند.
«راعنا» در زبان عربی فعل امر از رعایت است؛ یعنی در کار ما بنگر و رعایت حال ما کن، اما در زبان عبری هم ریشهٔ رعونت است و معنای توهین آمیزی دارد و یا برابر است با «راعینا» تقریباً به معنای «چوپان ما»، چنانکه آیه فوق اشاره میکند که یهودیان کلمهٔ «راعنا» را خطاب به پیامبر اکرم به کار میبردند که در ظاهر معنای عربی و در واقع، عبری و توهین آمیز آن را در نظر میگرفتند.
میبدی در تفسیر خود میگوید: سعد بن معاذ که یکی از اصحاب پیامبر اکرم بود و زبان عبری میدانست، دریافت که یهودیان این کلمه را که در ظاهر و به زبان عربی معنای درستی دارد به قصد توهین در حق رسول خدا به کار میبرند. لذا آنها را تهدید کرد که اگر بار دیگر چنین بگویند، با شمشیر گردنشان را خواهد زد.
قرآن کریم در جای دیگر برای جلوگیری از این مغالطه خطاب به مؤمنان میفرماید: به جای کلمه «راعنا» از کلمهٔ «انظرنا» (به معنای به ما بنگر یا به ما مجال بده) استفاده کنند، در واقع، دستورالعمل کلی در پرهیز از این مغالطه این است که هرگاه استفاده از لفظ مشترک موجب دو پهلویی و ایهام کلام شود، به طوری که برخی معانی آن مطلوب و مورد نظر نبوده یا سبب سوء تفاهم مخاطب شود، باید از لفظ دیگری استفاده کرد که فقط معنای مطلوب و مورد نظر را افاده کند: {یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا ۗ وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ}
ای کسانی که ایمان آوردهاید، نگویید: «راعنا» و بگویید «انظرنا» و گوش شنوا داشته باشید. شاید عبارت «واسمعوا» (و گوش شنوا داشته باشید) در آیه فوق، به این معنا باشد که قرآن کریم دستور میدهد به اختلافات و ظرایف الفاظ و کلماتی از این قبیل حساس باشید و دقت کنید تا در دام خطاها و مغالطات مشابه نیفتید.
منبع: با اندکی تصرف و تصحیح در متن از کتاب «مغالطات» نوشته علی اصغر خندان
چند نمونه ضرب المثل در مورد اشتراک لفظ بنویسید.
فردی چند بلوک سیمانی را روی دوشش گذاشته بود و میبرد یکی گفت چرا با فرغون نمیبری گفت دفعه قبل با فرغون بردم پشتم را اذیت کرد (°_°)
با فرغون گذاشته رو کولش○_○