الازدیاد فی العظم وجب الاشتداد فی الکیف
یعنی هر گاه در مقدار و کمیت شیئ زیادتی حاصل شود، در کیفیت و چگونگی آن شیئ نیز زیادتی حاصل می شود. مثلا هر گاه در عنصر آتش زیادتی حاصل شود و از نظر کمیت به مقدار آن افزوده گردد، در این هنگام اگر قطعه آهنی در آن آتش انبوه قرار گیرد ، به سرعت شگفت انگیز و در زمانی غیر محسوس تفتیده می گردد؛ ولی اگر همان قطعه آهن را در آتش دیگر که از حیث مقدار به مراتب کمتر از آتش اول است بیفکند، برای تفتیده شدن، به زمان بیش از زمان اول نیازمند است؛ در حالی که تماس قطعه آهن با آتش در هر دو صورت یکسان است . یعنی تماس آن قطعه آهن با آتش انبوه از حیث حجم بیش از تماس آن قطعه اهن با آتش قلیل نیست ؛ زیرا تماس قطعه آهن با آتش در حجم معین و اندازه محدودی انجام میگیرد و در این گونه تماس ، انبوهی و کمی آتش موجب تفاوت در تماس نمی شود .
با توجه به این مقدمات و بررسی بیشتر در مثال مزبور به روشنی معلوم می شود که آتش انبوه از حیث کیفیت شدیدتر از آتش قلیل است ؛ و به این ترتیب مفاد قاعده مورد بحث ثابت می شود. برخی در مقام انکار برآمده و گفته اند: در مورد مثال مزبور، یا هر مثال دیگری که مانند آن باشد، آتش انبوه از حیث کیفیت، شدیدتر از آتش قلیل نیست؛ بلکه فقط از جهت مقدار و کمیت بیشتر است؛ و سبب شدت را در آتش انبوه کیفیت آن ندانسته بلکه تدارک اجزاء بعید آن را سبب شدت پنداشته اند. به این ترتیب که گفته اند:
هر گاه در اجزاء نزدیک آتش انبوه ، انفعالی رخ دهد ، اجزاء بعید آتش آن انفعال را تدارک می کنند و از پیشرفت انفعال جلوگیری به عمل می آید . درحالی که در آتش قلیل این تدارک انجام نمی شود و انفعال افزایش می یابد و قهراً از شدت آتش کاسته می شود و این از آن جهت است که فاعل در طبیعیات را منفعل نمی دانند و در این مقام مثالی را ذکر کرده اند:
هر گاه شخصی در آب سرد انبوه فرو رود، از شخصی که در آب سرد قلیل فرو رود، احساس سردی بیشتری می کند، و این نه از آن جهت است که کیفیت در آب انبوه شدیدتر است، بلکه از آن جهت است که هنگام فرو رفتن در آب قلیل، اجزاء آب که مجاور بدن است در اثر حرارت بدن انسان ، گرما را می پذیرد و به علت قلّت اجزاء آب، آن گرمی جبران نمی شود. در نتیجه شخص منغمر در آب، احساس سردی کمتر می نماید. در حالی که هنگام فرو رفتن در آب انبوه، اگر چه اجزاء آب که مجاور بدن شخص است، در اثر حرارت بدن گرما می پذیرد ، ولی اجزای انبوه آب، آن حرارت را جبران می کند و در نتیجه شخص منغمر در آب احساس سردی بیشتر می کند و به این ترتیب شدت را در آب انبوه یا آتش عظیم از ناحیه کیفیت آن نمی دانند، بلکه شدت را از ناحیه مقدار و کمیت آن می پندارند.
درباره مثال مورد بحث اشکال دیگری را مطرح کرده و چنین گفته اند: اگر بنا باشد این قاعده صحیح باشد و همواره زیادتی در مقدار چیزی سبب اشتداد در کیفیت آن چیز باشد، لازم می آید که نسبت برودت آب دریا مثلا با آب قلیل همان نسبت عظمت آب دریا با آب قلیل باشد. درحالی که چنین نیست؛ یعنی هرگز نسبت برودت آب دریا با آب قلیل، برابر نسبت عظمت آن با آب کم نیست. بلکه فاصله بین آن دو نسبت، بسیار است. ابن سینا در کتاب شفا، بخش طبیعیات با تفصیلی که در این مختصر مجال ذکر آن نیست، به این دو اشکال پاسخ داده و از مفاد قاعده دفاع کرده است. بنابراین هرگونه زیادتی در چیزی که عبارت است از تغییر در کمیت، موجب اشتداد در کیفیت آن چیز می گردد. بنابراین اگر قاعده را به صورت دیگری مطرح و آن را با تعبیر دیگری ادا کنیم، خیلی مناسب خواهد بود. یعنی به جای جمله «الازدیاد فی العظمی وجب الاشتداد فی الکیف» بگوییم: «الازدیاد فی الکمیه یوجب الاشتداد فی الکیفیه»
این قاعده با مساله دیگر که عبارت است از تبدیل کمیت به کیفیت، نباید اشتباه گردد و آن مساله یعنی تبدیل کمیت به کیفیت، بین ماتریالیست ها مورد بحث قرار گرفته و بیشتر آنان، آن را اثبات و تایید کرده اند. به این ترتیب که گاهی تغییر تدریجی در کمیت و ازدیاد در مقدار شیئ، به مرحله ای می رسد که یک تبدیل اساسی و ناگهانی را ایجاب می نماید. مثلا آب در اثر مجاورت با حرارت، گرمی را در درجات مختلف به تدریج می پذیرد و این پذیرش تدریجی تا درجه ای معین ادامه می یابد. ولی هنگامی که به آن درجه معین رسید، به طور ناگهانی کمیت به کیفیت تبدیل می شود و آب به بخار تبدیل می گردد. این حالت در مورد برودت آب نیز صدق می کند؛ چون آب، برودت را در درجات مختلف به تدریج می پذیرد و این پذیرش تدریجی تا درجه ای معین از برودت ادامه می یابد. ولی هنگامی که برودت آب به آن درجه معین رسید، یک تغییر ناگهانی در آب پیدا می شود و آب به یخ مبدل می گردد و این همان تبدیل کمیت به کیفیت است.
یکی از همه 14 بهمن 1391
سلام و وقت بخیر
هر چقدر فکر می کنم نمیتونم این قاعده رو هم بپذیرم، کم و کیف از عرضیات هستند، و اگر دو تا عرض وابسته به هم باشند یعنی وابسته به ماهیت و جوهر جسم یا شی نیستند، کیفیات جسم وابسته به جنس جسم هستند، تغییر در کیفیت بی شک باید موجب تغییر در جنس و جوهر شی بشه، اگر این جور باشه، آتش کم با آتش زیاد فقط در لفظ مشترک هستند یعنی ماهیت و جوهر آتش کم با ماهیت و جوهر آتش زیاد باید متفاوت باشه و گرنه دلیلی برای تغییر کیفیت یک ماهیت وجود نداره.
در هر حال، حتی اگر نتونم توضیح بدم نمی تونم بپذیرم.
این دفعه رو شرمنده جناب ابن سینا هستم D: