فکر میکنم همه در این جمله توافق داشته باشیم که فلسفه علم رسیدن به حقیقت است درسته؟
اگر حقیقتی اصلا وجود نداشت یا
اصلا همه چیز حقیقت بود چه ؟
شاعر میگه خلوت دل نیست جای صحبت اضداد دیو چو بیرون رود فرشته درآید
ولی اگر در دل دیو فرشته در کنار هم جمع بودند چه ؟
میخوام بگم شاید از ابتدا سوار بر چارچوب غلط شدیم
آیا فلسفه اثبات حقانیت خود است یا واقعیت محض؟ آیا هرچه باشد میپذیریم؟