اگر تو فارغی از حال دوستان یارا / فراغت از تو میسر نمیشود ما را
فصل نوزدهم قسمت چهارم
مشخصات فایل برنامه معرفت چهارم فروردین ۱۳۹۱
موضوع برنامه: اگر تو فارغی از حال دوستان یارا / فراغت از تو میسر نمیشود ما را
عنوان این فصل: شرح اشعار سعدی شیرازی
مدت زمان برنامه: ۵۰ دقیقه
حجم فایل ویدئویی: ۱۲۳ مگابایت (MP4)
حجم فایل صوتی: ۱۸ مگابایت (MP3)
مختصری از متن برنامه:
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را
تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش
بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را
در بیت اول غزل میفرماید که ممکن است تو نیازی به ما نداشته باشی؛ معشوق که نیازی به عاشق ندارد، این عاشق است که به معشوق نیاز دارد. اصلا معشوق بودناش به همین است که نیازمند نباشد. عاشق سراپا نیاز است و عاشق سراپا «ناز» است. میفرماید ممکن است که تو فارغ از ما باشی، اما ما نمیتوانیم از تو فارغ باشیم.
ما بستهایم به تو. سراپای وجود ما نیاز و عشق است. عاشق تمام وجودش بسته به معشوق است. نه نصف وجودش نه بخش اعظم وجودش؛ بلکه همه وجودش بسته به معشوق است. ما به طور روزمره به خیلی چیزها علاقه و وابستگی داریم اما همه وجودمان نمیشود.
حال سوال این است که وقتی خداوند بینیاز علی الاطلاق است، رابطه خداوند با مخلوقات چه میشود؟ این چه نوع ارتباطی خواهد بود؟ حافظ میفرماید که ما نیاز محض هستیم و او بینیاز است اما «مشتاق» است. سعدی این بیان را نفرموده است.
ممکن است کسانی بگویند «اشتیاق» هم نوعی احتیاج است. اشتیاق و محبت، نیاز نیست بلکه لبریز شدن کمال است.
گنج مخفی بد ز پری چاک کرد
خاک را تابانتر از افلاک کرد
فایلها بجای «دانلود» پخش و اجرا میشود؟ راهنمای دانلود را بخوانید (اینجا بزنید)
میخواهید تمامی قسمتها را به صورت یکجا دانلود کنید؟ همین الان اینجا بزنید