گفتم از آسیب عشق روی به غاری نهم / عرصه ی غارم گرفت حسن جهانگیر او

مشخصات فایل برنامه معرفت بیست و ششم آبان ماه ۱۳۹۱

موضوع برنامه: گفتم از آسیب عشق روی به غاری نهم / عرصه ی غارم گرفت حسن جهانگیر او

عنوان این فصل: شرح اشعار سعدی شیرازی

مدت زمان برنامه: ۴۸ دقیقه

حجم فایل ویدئویی: ۱۳۲ مگابایت (MP4)

حجم فایل صوتی: ۲۴ مگابایت (MP3)

مختصری از متن برنامه:

گفتم از آسیب عشق روی به غاری نهم     عرصه ی غارم گرفت حسن جهانگیر او

با همه تدبیر خویش ما سپر انداختیم          روی به دیوار صبر چشم به تقدیر او

چاره مغلوب نیست جز سپر انداختن            چون نتواند که سر در کشد از تیر او

کشته معشوق را درد نباشد که خلق           زنده به جانند و ما زنده به تأثیر او

در همه گیتی نگاه کردم و باز آمدم             صورت کس خوب نیست پیش تصاویر او

سعدی شیرین زبان این همه شور از کجا         شاهد ما آیتیست وین همه تفسیر او

آتشی از سوز عشق در دل داوود بود         تا به فلک می‌رسد بانگ مزامیر او

سعدی واقعاً آدم را شگفت زده می‌کند و دو، سه نکته وجود دارد که بحثهای فراوان می‌طلبد و شاید باید هزار صفحه کتاب در شرحش نوشت من روی یکی دوتا نکته‌اش انگشت می‌گذارم، یکی آنکه همه زنده به جانند و من زنده به تأثیر او و دیگر اینکه حضرت داوود و مضمارش؛ چرا حضرت داوود مضمار داشت و نکته دیگر اینکه معشوق آیت است و همه چیز تفسیر این آیت است و در معشوق آیتی می‌بیند که عالم تفسیر اوست، سعدی باب می‌گشاید و هنرمند واقعی است و ما انواع هنر را داریم ولی هیچ هنری به اندازه سخن هنر نیست.

آیا هنر بیان واقعیت است؟ یعنی آنچه در جهان خارج و بیرون هست، منعکس می‌کند؟ یا اینکه هنر، تجلیِ هنر است؟ آیا روح خودش یک تجلی می‌آفریند و آن «هنر» است؟ شاید صدها تعریف برای «هنر» شده باشد.

همه موجودات به «جان» زنده هستند. این «جان» یعنی جانِ حیوانی و نباتی. انسان هم جانِ حیوانی دارد. اما سعدی می‌فرماید من به «تاثیرِ دوست» زنده هستم. یعنی اگر عنایت حق تعالی نباشد، حتی اگر جان حیوانی هم داشته باشم، مرده هستم. من دنبال حیاتی می‌گردم که بیش از حیات حیوانی و نباتی باشد و آن حیاتِ «عشق» و «معرفت» است. عاشقان راه حقیقت درد نمی‌کشند چون حیاتش به حیاتِ حیوانی نیست بلکه زنده به جانِ معنوی است.