دوره آموزش منطق
ویدئوهای کوتاه از برنامه معرفت

هر انسانی باید دوباره خود را خلق کند

تولد دوباره

هر موجودی یک بار خلق می شود و تمام می شود. اما انسان یک ویژگی مهم دارد. غیر از اینکه یک بار خلق شده است، باید یک بار هم خودش را خلق کند. یعنی تولد دوباره داشته باشد؛ انسان ضمن اینکه مخلوق است، می بایست خالق خودش هم باشد. انسان باید چه چیزی را خلق کند؟ خودش را. یعنی تولد دوباره داشته باشد. این جهاد اکبر که توصیه شده است، همان مبارزه با نفس و زاییدن دوباره «خود» است.

با نفس، جهاد کردن یعنی چه؟ انسان دائم با خودش در جنگ و صلح است. انسان با ناروایی های نفسانی، هوس های نامعقول، با اندیشه های ناپاک و با اوهام و خرافات در جنگ است. انسان زود دچار خرافات و وهم می شود. وقتی وارد اوهام می شود، همه درهای را به روی خود می بندد. اگر انسان با خود جنگ نکند، برای یک عمر در وهم باقی می ماند. خطرناک ترین زندان، زندان ذهن است. اگر انسان در ذهن اش منجمد بماند، ذهن، خطرناک ترین خانه می شود. اگر در ذهن باز نباشد، تا ابد زندانی فکر خرافی خواهد ماند.

آدمهای خرافی دیگر گوش نمی دهند و فکر می کنند به حقیقت کامل رسیده اند. شخصی که این گونه باشد، نمی تواند خودش را خلق کند و تولد دوباره داشته باشد. خلق خودش یعنی مبارزه کردن با خرافات و اوهام در ذهن اش. این جنگ، خونین است و خواسته های نامعقول، باید سرکوب شوند. انسان اگر خودش را ول کند، ساخته نمی شود. همین که یک بار خدا خلق کرد کافی است؟ یا باید خود را ول کرد در نفسانیات و خواسته های نامعقول؟ پس اکنون که خدا خلق کرده است، خودت هم یک بار دیگر خودت را خلق کنی. خودت خالق خودت باشی. تنها راهی که تولد دوباره داشت، آگاهی است.

مطالب مشابه
4.2/5 - (6 امتیاز)

کانال تلگرام دکتر دینانی

یک دیدگاه

  1. تنها راهی که ممکن است انسان بتواند خود را بیافریند آن است که به اصل خود برگردد. انسانی که با خود در جنگ و مبارزه است هرگز نمی تواند با دیگران هم در صلح باشد. انسان خلاق هم با خود در صلح است هم با خلق خدا در صلح است. اگر دقت کنید در زندگی با هر چه جنگیده اید ابتدا از ان ترسیده اید و از هر چه بترسی یعنی ایمان کافی نداشته ای که ترسیده ای. ترس د مقابل ایمان است و ار جا که ترس می آید ایمان رخت بر می بندد. اتفاقا خداوند بارها در قران فرموده که اگر کفار و مشرکان حتی به خداوند توهین کردند شما اعراض کن. راهی که پیامبر طی ان توانست اسلام را به ثمر برساند راه صلح و دوستی و محبت بود. البته جنگهایی بود که در همه جنگها چاره دیگری نبود و مساله مرگ و زندگی بود پس برای حفظ اسلام انجا جنگ در می گرفت. تنها سلاح بدون پاسخ عشق است. هر جا عشق پا به میان می گذارد اتش جنگ فرو می نشید قطعا ره نجات انسان و جهان و راه رسیدن به خداوند از شاهراه عشق می گذرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا