اتحاد اثنین محال است (یکی شدنِ دو، محال است)
فخر رازی در الرساله الکمالیه فی الحقایق الالهیه جهت اثبات قاعده اتحاد اثنین محال است (یکی شدنِ دو، محال است) با نثر فارسی آن زمان برهانی ذکر کرده است، که چون خالی از یک نوع زیبایی نیست، عین عبارات او در اینجا نقل می شود:
چون گوینده در دو چیز که این و آن هر دو یکی شدند، از سه قسم بیرون نبود: یا در آن وقت که هردو یکی شوند هر دو مانده باشند؛ یا هیچ دو نمانده باشد؛ یا یکی مانده و دوم نمانده باشد. اگر هر دو مانده باشد، پس دو باشند و یکی نشده باشند. اگر هیچ دو نمانده باشد و یکی دیگر حاصل شده باشد، پس آن دو یکی نشده باشند بلکه آن دو معدوم شده باشند و سومی موجود شده باشد. و اگر یکی مانده باشد و دوم نمانده باشد باز اتحاد نبود زیرا که موجود و معدوم هر دو، یکی محال باشد که باشند. پس معلوم شد که یکی شدن دو، به هیچ عنوان معقول نیست.
ابن سینا در مقام مخالفت با مساله اتحاد عاقل و معقول، قاعده اتحاد اثنین محال است (یکی شدنِ دو، محال است) را قبول می کند چنان که می گوید:
- واعلم أنّ قولَ القائل: إنّ شیئاً ما یصیر شیئاً آخر، لا علی سبیل الاستحاله من حال الی حال، ولا علی سبیل الترکیب مع شیئٍ آخر لیحدثَ منها شیءٌ ثالث، بل علی أنّه کان شیئاً واحداً فصار واحداً آخر، قول شعری غیر معقولٍ. فإنّه إن کان واحد من الامرین موجوداً، فهما اثنان متمیّزان و إن کان احدهما غیر موجودٍ، فقد بطل…..إن کان بالفرض ثانیاً ومصیرا إیّاه و إن کانا معدومین فلم یصیر احدهما الآخر…..
او در کتاب شفا نیز قائلین به اتحاد عاقل و معقول را مورد حمله قرار داده و همین مطلب را که اتحاد دو چیز محال است، با تفصیل بیشتری ذکر کرده است. خواجه نصیر الدین طوسی نیز اتحاد دو چیز را محال می داند و چنین می گوید:
تبصره – منظور از «اتحاد» یکی شدن دو است و این معنی در عقل محال است پس اتحاد بر باری سبحانه و تعالی محال بود.
یکی از همه 4 بهمن 1391
سلام و وقت بخیر، نمیدونم چرا ذهنم با درک و پذیرش این قاعده مشکل داره، تعین و تشخص همیشه تغیر رو به همراه داره، تغیر یعنی دو، حالا سوال اگر تمام عالم از خداست آیا تعین و تشخصی به غیر از خدا دارد یا نه؟ اگر دارد مباحث مربوط به واجب الوجود و یگانگی خدا زیر سؤال میره، اگر ندارد از اول دویی در کار نبوده که ما بخواهیم بحث پیرامون اتحاد انجام بدیم، طرح این موضوع از مقدمه مشکل داره، و اتفاقا من از این مطلب اثبات اتحاد خالق و مخلوق رو نتیجه میگیرم، انا الحق رو میفهمم، اتحاد وقتی که جدایی در کار نباشه معنی نداره.
ضمن تشکر تاکید میکنم سواد آکادمیک فلسفه ندارم، نتیجتاً و طبیعتا اشتباهات بنده رو ببخشید